چکیده

ادبیات حماسی و نگارگری ایران از هنرهای قدیم و پویای ایران زمین بوده اند که از دیرباز به یاری هم شتافته اند. ادبیات حماسی ایران با ظهور نابغه ای به نام فردوسی به نهایت خود رسیده و نمونه کامل حماسه را به تصویر کشید. شاهنامه فردوسی سرشار از صحنه های اسطوره ای، تخیلی، رزمی و در عین حال غنایی و تغزلی است و همچنین بازگوکننده دیدگاه هنرمند ایرانی به دنیا و نگاه فرازمینی او به هستی است که تمام این مفاهیم در اسطوره ها و پهلوانان حماسه آفرین شاهنامه دیده می شوند. نگارگر ایرانی نیز با دیدگاه هماهنگ با تفکراتی که ذکر شد، حرکت کرد و در مکاتبی چون شیراز، تبریز و هرات متبلور شد. نگارگر ایرانی جهان را از دیدگاه واقع گرایانه صرف نمی بیند چرا که با آن دید دیگر تصویر کردن اسطوره ها و پهلوانان و اساطیر غیر ممکن می شود و در حد یک انسان عادی تنزل پیدا می کنند. فضا و زمان و مکان و نگارگری ایرانی از دید معمول نیست و اینها همه همراه و هماهنگ با ادبیات حماسی است و این مفاهیم در هر دو هنر دیده می شوند. تصاویر شاهنامه بایسنغری از بهترین و کاملترین نگاره های مکتب هرات است که در این رساله با ادبیات حماسی شاهنامه قیاس شده اند و نگرشی است بر این گونه کارها و بر اینکه چگونه می توان از قابلیت های ادبیات ایرانی و به ویژه ادبیات حماسی استفاده کرد و هنرمندان بزرگ و اندیشمندان در گذشته چگونه این مهم را انجام داده اند.

تبلیغات