چکیده

اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است، تجربه هایی که فراسوی استدلال عقلی می نشیند. بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدا هستی است، زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، به استدلال های منطقی تمکین نمی کنند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق – مرکب حضرت پیامبر در شب معراج – در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، نمونه ای نادر به عنوان واسطه تحقق تجربه های ماورایی انسان است و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد. مضمون معراج حضرت پیامبر از دوره ایلخانی مورد اقبال هنرمندان واقع شد و در دوران تیموری و صفوی شاهکارهایی در این زمینه آفریده شدند. در این مقاله نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و آثار ادبی و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند. براق در نگارگری هرات گاه زیبایی صرف و گاهی شکوه را به نمایش می گذارد و هنرمند در نگارگری تبریز زیبایی و شکوه را با هم می آمیزد و در وجود براق عرضه می کند.

تبلیغات