آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

هدف عمده این نوشته بررسی مفتاحهایی است که از شعر شاعرِ حکیمِ معاصر، سهراب سپهری برای رهایی «مرغ خوش الحان آن چمن» از تخته بند وابستگیهای حسی استنباط می شود. با این روش که اشعار او با توجه به سنتهای ادبی تحلیل، و با آرای صاحبنظران تطبیق داده شده است. با اینکه برخی ارباب نظر، عرفان سپهری را نابهنگام خوانده و برخی دیگر در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید کرده اند، بیشتر مخاطبان شعرش او را در ردیف عرفا و حکما جای داده اند. این نوشته حاکی است که در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید جایز نیست و حکمت و عرفان او مغتنم است. این نوشته از دو قسمت اصلی تشکیل می شود: 1- سپهری بر مسایل روزگار و خلو حیات آدمی از معانی والا وقوف داشته و در انزوای عرفانی خود به آنها پشت نکرده است. 2- او راه هایی را برای رهایی مردم از بستگیهای بی ثمر دنیا پیشنهاد می کند و از سرچشمه های زلال عرفان و حکمت برای آسایش آدمیان خسته از هیاهوها رهاوردهایی به ارمغان می آورد. پس در بحث از رسالت انسانی و تعهد اجتماعی نباید از سپهری غافل بود.

تبلیغات