آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

سرزمین یکی از محورهای کلیدی جغرافیای سیاسی می باشد. اما بحث های زیادی در رابطه با کاهش اهمیت موضوع سرزمین در عصر جهانی شدن وجود دارد. در این زمینه بحث سرزمین زدائی توجه محافل دانشگاهی و علمی را به خود جلب کرده است، به گونه ای که برخی بر این اعتقاد هستند که جهانی شدن و سرزمین زدایی دارای معنای واحدی می باشند. مقاله حاضر با رویکردی نوواقع گرائی تلاش کرده است تا فرایند جهانی شدن را با دیدی سرزمینی تحلیل کند. به عبارت دیگر، درحالی که فرایندهای فراملی و فراسرزمینی انکار نمی گردد بلکه بر سرزمین سازی مجدد جریان ها و پدیده های گوناگون در دوره جهانی شدن تأکید می شود. فرض اصلی مقاله این است که سرزمین و مرز نمی توانند حذف شوند، بلکه عملکرد آنها تغییر می یابد. همچنین، این اعتقاد نیز وجود دارد که نیاز انسان در رابطه با تفاوتها و جغرافیای آن، باعث می شود نقش سرزمین برای آینده تداوم یابد و جهانی شدن و فراملی شدن نقش و موقعیت سرزمین را در زندگی اجتماعی از بین نمی برد.

تبلیغات