آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

با سقوط امپراتوری ساسانی(652م) و به هم ریختگی مرزها، فرصت مناسبی برای ده ها قبیلة ترک فراهم آمد، تا بار دیگر به شکلی مؤثر در خراسان و به ویژه ماوراءالنهر تاخت و تاز کنند. تهدیدات بالفعل و بالقوه و گستردگی خطوط استقرار آنان در ثغور دارالاسلام، سیمای نظامی به شرق امپراتوری بنی امیه و سپس بنی عباس بخشید، تا جاییکه همواره کارگزاران نظامی درجة اول آنها در کنار انبوهی از داوطلبان مسلح در وضعیت آماده باش کامل نظامی مراقبت اوضاع را برعهده داشتند. از سویی، مناطق شرقی ایران به دلایلی، ازجمله دوری از مرکز دارالخلافه و عدم نظارت شایسته بر عملکردهای حکام آن، همواره محل خیزش قیام ها و شورش های دینی، سیاسی و اجتماعی چون قیام خونخواهان ابومسلم و خوارج بوده است. در این مقاله، با استناد به منابع، سعی میشود به دو پرسش زیر پاسخ داده شود:1. شکوفایی فرهنگی عصر سامانی، با توجه به آشفتگیهای دو قرن اول هجری، مبتنی بر چه علل و عواملی بوده است؟2. در این گستره، سامانیان تا چه حد وامدار دستاوردها و میراث های نظام های سیاسی پیش از خود بوده اند؟در این پژوهش، علاوه بر تبیین اوضاع ناامن نواحی شرقی ایران در دو قرن اول هجری، به تکاپوهای طاهریان(206-259ق.) و صفاریان (247-393ق.)، به عنوان اولین حکومت های ایرانی بعد از اسلام در شرق، در راستای تحقق امنیت توجه شده و بر نقش محوری امیراسماعیل در همین عرصه به عنوان بنیانگذار واقعی سلسلة بزرگ سامانی(279-389ق.) تأکید شده است. در خاتمه، بر این نکته پافشاری شده است که تحقق عصر طلایی عهد سامانی که به ویژه در دورة زمامداری امیرنصربن احمد با ظهور رجال فرهنگی چون رودکی میسر میشود، در درجة اول مرهون استقرار تدریجی «امنیت» به عنوان شالودة اساسی ترقی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میراث گرانقدری بوده است که از زمان تشکیل حکومت طاهری تا زمان امیراسماعیل سامانی مقدمات آن فراهم شده بود.

تبلیغات