آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

انسان کامل بودن لذتی است که کام هر انسان طالب به معرفت حقیقی را شیرین می کند، شور و عشق خداوندی را در دلش شعله ور می نماید و او را واصل به بی نهایت یا همان (خدا گونه شدن) می کند. از دیدگاه عرفان اسلامی که اساس آن بر آرمان گرایی و نوعی ایده آلیسم مبتنی است انسان کاملی که سالکان طریق حقیقت او را به عنوان نمونه و سرمشق و راهنما و راه شناس خود در سیر و سلوک می جویند و دست یابی به دامان رهبری و پایگاه معنوی اش را آرزو می کنند، به عالیترین صفات و سجایای اخلاقی آراسته است.در حوزه عرفان عملی، انسان کامل مراحل کمال را با حرکت از ظاهر جهان و کثرات آن برای رسیدن به جهان باطن و وحدت طی نموده است. او با گذشتن از جاده شریعت و پایبندی به اصول آن، گام بر طریقت و مرحله خودشناسی متعالی و عرفانی می نهد و پس از سلوک روحانی، به مرحله شکوفایی استعدادهای نهفته در وجود خویش می رسد و به مرحله عین الیقین نایل می شود. سرانجام در مرحله حقیقت که مرحله ناخودآگاهی متعالی است، در اثر معرفتی که در طی سلوک عرفانی در مراتب آفاق و انفس حاصل می کند، به مرحله حق الیقین دست می یابد و حقیقت جان و در نهایت جهان بر او آشکار می شود و در نتیجه با حقیقت خویشتن که حقیقتی یگانه با حق است، دیدار می کند.با توجه به مجموعه آرا و افکاری که در آثار اهل عرفان و به خصوص این سه نویسنده پیرامون مساله فوق دیده می شود می توان گفت انسان کامل انسانی است متخلق به اخلاق الهی، علت غایی خلقت، سبب ایجاد و بقای عالم، متحقق به اسم جامع اله، واسطه میان حق و خلق، خلیفه بلامنازع خدواند که علم او به شریعت، طریقت و حقیقت قطعیت یافته و به تعبیری اقوال نیک، افعال نیک و اخلاق نیک در او به کمال رسیده است.در این جا سعی شده تا با تکیه بر نظریات عزیز الدین نسفی، سنایی و عطّار به بیان مراتب سیر آفاق و انفس در حیطه عرفان عملی برای رسیدن به مقام انسان کامل پرداخته شود.

تبلیغات