چکیده

عقل نقش زیادی در تقویت دین داشته و دین هم به عقل بهای زیادی داده تا آن جایی که عقل را ستون دین دانسته اند. منظور از عقل، عقل جمعی و کلی نگر است نه عقل فردی و جزیی نگر.در رابطه با جایگاه عقل در دین، بین فقها اختلاف نظر است و افراط و تفریط هایی صورت گرفته است.بعضی عقل را از نقل بی نیاز دانسته اند و بعضی هیچ جایگاهی برای عقل در استنباط احکام قایل نشده اند.زیربنای این بحث حسن و قبح عقلی و ملازمه بین حکم و عقل و شرع است.در این قاعده که آن چه شرع حکم کرده، عقل نیز حکم می کند اختلاف نظر است و اکثرا این قاعده را جاری نمی دانند ولی در آن چه عقل حکم می کند شرع نیز تایید می نماید اکثرا قبول دارند البته کمیت عقل را در معجزات لنگ می دانند.

تبلیغات