چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه¬ی ابعاد سازمان یادگیرنده و خلاقیت مدیران متوسطه استان سمنان انجام شده است. این مطالعه براساس دیدگاه پیتر سنگه و ریچارد دفت در خصوص ابعاد سازمان یادگیرنده (مبادله¬ی اطلاعات، رهبر متفکر، آرمان مشترک، فرهنگ قوی و قابلیت فردی) می¬باشد. روش انجام تحقیق به لحاظ گردآوری داده¬ها توصیفی( از نوع پیمایش و به لحاظ هدف پژوهش کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران متوسطه استان سمنان (170نفر) بود که نمونه تحقیق مطابق با جدول مورگان 118 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای از هر شهرستان و منطقه نمونه مورد نظر انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t همبسته) استفاده شد. روایی پرسشنامه با مطالعه-ی منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتید با تجربه و صاحب نظر بدست آمد و برای محاسبه پایایی پرسشنامه¬ها نیز تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه آماری (غیر از نمونه اصلی) توزیع و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب 87/0برای سازمان یادگیرنده و 76/0برای خلاقیت برآورد گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه¬های فرهنگ، قابلیت شخصی و آرمان مشترک با خلاقیت مدیران متوسطه استان رابطه¬ی معنادار داشته و همچنین یافته های جانبی پژوهش نشان داد که بین میزان خلاقیت و سن و سنوات اختلاف معنادار و بین جنسیت و مدرک تحصیلی با خلاقیت از اختلاف معناداری برخوردار نیستند و بین نظرات مدیران زن و مرد در مورد مولفه-های آرمان مشترک و قابلیت شخصی تفاوت وجود دارد

تبلیغات