آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

مکتب فرانکفورت توسط ماکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان گذاری شد و باعث مطرح شدن چهره های برجسته ای هم چون تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه و والتر بنیامین و ... در جهان گردیده است. گرایش کلی طرف داران این مکتب، مارکسیسم بود. مکتب انتقادى در برگیرنده انتقاد از جامعه و نیز نظام هاى گوناگون معرفتی است و هدف نهایى آن افشاى دقیق تر ماهیت جامعه است. انتقادهاى عمده آن عبارتنداز: الف) انتقاد به نظریه مارکسیستى ب) انتقادهایى به اثبات گرایى ج) انتقادهایى از جامعه شناسى د) انتقاد از جامعه نوین. نظریه انتقادى نیز محصول گروهى از نئومارکسیست هاى آلمانى این مکتب است که از حالت نظریه مارکسیستى به ویژه از گرایش آن به جبرگرایى اقتصادى دل ِ خوشى نداشتند.این نظریه بیشتر از انتقادهایى ساخته شده است که از جنبه هاى گوناگون زندگى اجتماعى و فکری به عمل آمده است. این نظریه از کار «مارکس» الهام گرفته و هدف اصلی نظریه انتقادی نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده های فرهنگی است. مقاله حاضر با نگاهی اجمالی به مکتب فرانکفورت و نظریه اجتماعی از طریق روش اسنادی به این مکتب پرداخته است

تبلیغات