آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۵

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین باورهای انگیزشی (باورهای خودکارآمدی، باورهای کنترل در یادگیری و اضطراب آزمون) و راهبردهای شناختی و فراشناختی (تفکر انتقادی، خودنظم بخشی فراشناختی، مدیریت زمان و مکان مطالعه، کمک طلبی از همسالان) با پیشرفت تحصیلی، در دانش آموزان دختر سوم دبیرستان رشته علوم انسانی، با استفاده از مدل علی است. روش: برای انتخاب گروه نمونه، از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شد؛ بدین شکل که از بین دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 89-1388 در دبیرستان های شهر تهران در رشته علوم انسانی تحصیل می کردند، 250 نفر انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای ارزیابی همه متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری استفاده شد. در این پژوهش، معدل پایان سال تحصیلی دانش آموزان در پنج درس اختصاصی، به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. یافته ها با روش های آماری تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل و برای بررسی روابط علی بین متغیرهای پژوهش، دو مدل مفهومی آزموده و مقایسه شدند. یافته ها: نتایج پژوهش از برازش بهتر مدل دوم با یافته ها حمایت می کنند. در این مدل، دو متغیر باورهای خودکارآمدی و باورهای کنترل یادگیری، به عنوان متغیرهای برون زاد؛ و متغیرهای تفکر انتقادی، خودنظم بخشی فراشناختی، مدیریت زمان و مکان مطالعه، کمک طلبی از همسالان، اضطراب آزمون و پیشرفت تحصیلی متغیرهای درون-زاد در نظر گرفته شدند. با این حال، هر دو مدل نشان دهنده وجود روابط علی معنادار بین باورهای انگیزشی، راهبردهای شناختی و فراشناختی با پیشرفت تحصیلی هستند. نتیجه گیری: دانش آموزان با خودکارآمدی بیشتر، از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری استفاده می کردند، اضطراب آزمون کمتری داشتند و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها بیشتر بود.

تبلیغات