آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

داستان اسکندر با آنکه اساس تاریخ معین و صریح دارد، با افسانه های عجیب آمیخته شده است که برخی از آنها تنها صورت عجایب و خرافات دارد و برخی هم از عناصر حماسی است که بتدریج در آنان راه یافته است. این داستان در میان بعضی از ملتها و ادبیات کشورها، از جمله ادبیات یونانی و عربی و ایرانی و ... وارد شده است. فردوسی با عنایت به شهرت اسکندر و داستان وی و آمیختگی آن با قصه ها و افسانه های ملی، بناچار در شاهنامه خود حکایت او را می آورد و بعضی افسانه های آن را نیز می پذیرد. نظامی گنجوی، در آخرین مثنوی پنج گنج خود داستان اسکندر را در دو بخش شرفنامه و اقبالنامه نقل کرده، بویژه اینکه علاوه بر تقلید از فردوسی، با به کار گیری اصطلاحات علمی، و لغات و ترکیبات عربی و افکار فلسفی و ... چهره ای دیگر بدان داده است. کالیستین، مورخ و فیلسوف یونانی که از رفقای دوران تحصیل اسکندر بود، تاریخی در باب فتوحات وی نوشته بود، اما چون حاضر نشد رفتارهای او را خوب جلوه دهد و از وی تعریف و تمجید کند و او را به پایه یکی از خدایان برساند، اسکندر بر او خشم گرفت و او را به زندان انداخت و کالیستین در همانجا مرد؛ اما در قرنهای بعد، کتابی رمان گونه ساخته آمد که در قرن هفتم میلادی، از یونانی به پهلوی و از پهلوی به سریانی و سپس به زبانهای عربی و فارسی ترجمه گردید. بین متن عربی قصه اسکندر و روایت و متن فارسی منثور شباهت هایی است بین متن فارسی منثور و اسکندر نامه نظامی نیز تفاوتها و شباهت هایی وجود دارد که در این مقاله بدانها پرداخته و سعی شده است تا بخشی از این وجوه اشتراک و افتراق به منظور آشنایی بیشتر با این دو متن منظوم و منثور نشان داده شود

تبلیغات