آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آسیب خفیف تا متوسط دو حس شنوایی و بینایی ناشی از کهولت بر فعالیتهای روزمره زندگی و تعادل سالمندان انجام گرفت. روش بررسی: در پژوهش تحلیلی و مورد- شاهدی حاضر، از بین 370 نفر سالمند ساکن در 6 آسایشگاه شمال تهران، 36 نفر بر اساس معیارهای لحاظ شده به روش نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب و آزمونهای شنوایی و بینایی به صورت اودیومتری و جداول E (اسنلن)، بر روی نمونه ها انجام و براساس این آزمونها افراد در 4 گروه قرار گرفتند: ا- افرادی که فقط دارای مشکل بینایی بودند 2- افرادی که فقط دارای مشکل شنوایی بودند 3- افراد دارای هر دو مشکل شنوایی و بینایی 4- افرادی که مشکل شنوایی و بینایی نداشتند. سپس آزمون های مربوط به فعالیت روزمره زندگی در سالمند و تست تعادلی برگ برای افراد هر 4 گروه انجام شد. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس، کروسکال والیس و آزمون تعقیبی بن‌فرونی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته ها: خطر نسبی وابستگی در امور مربوط به فعالیتهای روزمره زندگی در ابتلا به اختلال بینایی خفیف تا متوسط 76/2 و خطر نسبی وابستگی در ابتلا به اختلال شنوایی خفیف تا متوسط برابر 5/1 بود. بیشترین خطر نسبی وابستگی وقتی بود که هر دو آسیب به طور توأم وجود داشت (خطر نسبی=85/2). آسیب شنوایی بر تعادل بی تأثیر و آسیب بینایی هر چند خفیف، بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P). توأم شدن دو آسیب شنوایی و بینایی بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P)، ولی باعث افزایش اختلال در تعادل نسبت به آسیب یک حس به تنهایی نشد. نتیجه گیری: کاهش شنوایی ناشی از کهولت حتی اگر در حد خفیف تا متوسط باشد، بر فعالیتهای روزمره زندگی تأثیرگذار است، اما این میزان کاهش شنوایی بر تعادل سالمندان تأثیرگذار نیست، مگر آن که با اختلال بینایی توأم باشد.

تبلیغات