آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

در این نوشته تأسیس دانشگاه تهران به عنوان نمادی از دومین دوره تلاش نخبگان ایران برای قدم گذاشتن در راه تجدد بررسی می شود. بدین سان دانشگاه تهران به عنوان نماد تجدد چیزی جز ادامه فرآیندی در نظر گرفته نمیشود که با تأسیس دارالفنون در اوایل حکومت ناصری و اصلاحات امیرکبیر آغاز شده بود. اما در این دوره دوم، تجددطلبی همراه است با نظام حکومتی خودکامه مبتنی بر حق مالکیت انحصاری دولت و تمرکز قدرت اقتصادی، اداری و نظامی ناشی از آن. نویسنده بر این نظر است که وجود این گرایش های متناقض و متضاد در تجددطلبی این دوران باعث آن شدند که دانشگاه تهران به مکان، فضا و اهرم دسترسی جامعه به خواسته ها و رؤیاهایش. جامعه ای که آرزوی دسترسی به پیشرفت کشورهای صنعتی را دارد. مسیر پیشرفت هم برای کسانی که علم و فن را راه رسیدن به آن می دانند و هم برای آن دسته که تغییر و تحولات سیاسی را طریق دسترسی به آن می دانند و بالطبع با خودکامگی به مقابله بر می خیزند.

تبلیغات