آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

"در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی زبانی آثار فارابی، رابطه میان ریاست و دوستی یا به بیان دیگر، میان شیوه حکومت (یعنی نوع نظام) و سبک روابط بین اشخاص، مورد بررسی قرار گیرد. دوستی از جمله مقولاتی است که در تاریخ اندیشه سیاسی، همواره جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این مقوله از دیرباز در یونان با مقولات دیگری چون عدالت، برابری و برادری، جزء فضائل انسانی محسوب می شده است و در ساخت جامعه آرمانی مورد نظر اندیشمند سیاسی مورد توجه بوده است به نحوی که دوستی و پولیس با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ داشته اند. همچنین، ریاست به معنای تدبیر و هدایت یک جمع براساس یک نظام از پیش تعریف شده است که غایت آن، رساندن افراد تحت رهبری به مقصدی است که بر سر آن تآمل فلسفی شده است با استفاده از روش هرمنوتیک مؤلف-زمینه اسکینر، در اندیشه سیاسی فارابی، می توان گفت که میان ریاست و محبت نسبت مستقیم و ارگانیک برقرار است. به دیگر سخن، ریاست مدینه فاضله وقتی می تواند کارآمد و موفق باشد که در بین اتباع، اعضاء و طبقات مدینه رابطه دوستی حاکم باشد. از این منظر، رابطه دوستی یک رابطه یک طرفه نیست دوستی رئیس نسبت به اتباع و به عکس و نیز دوستی اتباع نسبت به یکدیگر. "

تبلیغات