چکیده

هدف از تحقیق حاضر مقایسه هزینه انرژی استراحتی و کارایی سوخت و سازی بیماران فلج مغزی اسپاستیک با میانگین سن 11 سال, قبل و بعد از یک دوره تمرینات هوازی و مقایسه این شاخصها با افراد سالم بوده است. 15 کودک فلج مغزی اسپاستیک داییلژی داوطلبانه در یک برنامه ورزشی توانبخشی شرکت کردند و 18 کودک سالم همتایشان (گروه کنترل) نیز به صورت تصادفی برگزیده شدند. گروه تجربی (cp) برنامه تمرینات هوازی را به مدت 3 ماه بطور سه جلسه در هفته با شدت کار 2.5 ± HRR % معادل شدت متوسط bpm 144 را اجرا کردند. متغیرها مطابق پروتکل اصلاح شده مک مستر روی چرخ کارسنج نتتوری در شرایط آزمایشگاهی با دمای 21 درجه سانتیگراد و رطوبت محیطی 61 درصد مورد اندازه¬گیری قرار گرفتند. پس از دوره تمرینی اندازه¬گیری متغیرها تکرار گردید و با استفاده از روش آماری MANOVA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. متعاقب اجرای تمرینات سه ماهاهه, ضربان های قلب استراحت و زیر بیشنه و شدت اجرای فعالیت (%HRR) به میزان قابل توجهی کاهش یافت. این متغیرها در بیماران در هر دو شرایط پیش و پس آزمون به میزان معنی داری بیش از گروه سالم بود (P<%0.5) . هزینه انرژی استراحتی گروه های بیمار و سالم تقریبا یکسان بود. میزان اکسیژن مصرفی متناسب با بازده کار (Vo2/workload) در پس آزمون بیماران به میزان معنی داری کاهش یافت (P<%0.5). همچنین هزینه اکسیژن پس آزمون تحت بازده کار 45 وات روی چرخ کارسنج بطور بارز کاهش یافت ( 1.8 ± 18.02 در برابر ½ ±20.34 میلی لیتر کیلوگرم در دقیقه), که از افزایش کارایی متابولیکی حکایت می کنند. نتیجه¬گیری: ضربان های قلب استراحت و زیر بیشینه بیماران فلج مغزی بیش از افراد سالم است که هزینه انرژی ورزش بالاتر و سطح پایین توانایی قلبی _ عروقی آنان حکایت می کند. با این وجود, فعالیت های ورزش درمانی به افزایش کارایی سوخت و سازی بیماران منجر می گردد. این دگرگونی فیزیولوژیک در بیماران فلج مغزی اسپاتیک علیرغم محدودیت عملکرد دستگاه عصبی _ عضلانی و تحمل پایین شدت¬های بالاتر تمرین, از جنبه های بالینی قابل توجه است.

تبلیغات