چکیده

تجربه دینی به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه دین پژوهان، پیشینه کلامی و زمینه های اجتماعی روشنی در غرب و در مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به سوی آن نیز، کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری از مفاهیم و مقولات دیگر، از روندی طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه به وقوع پیوسته است. این مقاله، بی آن که قصد ارزشیابی کلامیِ این مفهوم با نظر به آموزه های اسلامی را داشته باشد، تلاش دارد تا با اشاره به برخی از ریشه های کلامی و عقبه های تاریخی _ اجتماعیِ آن در غرب، توجه متألهین و فلاسفه دین از یک سو و روان شناسان و جامعه شناسان دین را از سوی دیگر، به لزوم بذل احتیاط و دقت نظر هر چه بیشتر در تشخیص و تدقیق مفهومی و تعیین جایگاه و مرتبت حقیقی آن در دین و نسبتش با دینداری جلب نماید

تبلیغات