آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

شادی یکی از ویژگی های هویت ملی ایرانیان است و اگرچه در ادوار مختلف، فراز و فرودهایی داشته است، مردم ایران، از پیش از اسلام تا بعد از اسلام، هرگز از ضرورت آن غافل نبوده اند و آن را به عنوان یکی از عوامل بسیار موثر در تحکیم مبانی هویت ملی، تقویت تعلق خاطر به کشور و ملت، و تجلی افکار و عواطف در جهت اعتلا و ارتقای منافع ملی و اعتقادات دینی به شمار می آورده اند. به تدریج، به دلیل چیرگی بیگانگان، استیلای شرایط خاص سیاسی ـ اجتماعی و رواج ذهنیات منفی و روحیات غیراصیل، شادی رنگ باخت و انزوا و گوشه گیری و غم و اندوه شیوع پیدا کرد؛ به طوری که در عصر حاضر نیز انسان علی رغم برخورداری از خدمات صنعتی و فناورانه مدرن، به سبب باورهای آنارشیستی و نیهیلیستی، از زخم مزمن دوری از طبیعت و خلا معنویت و نابسامانی های ذهنی-روانی رنج می برد و هر چه بیشتر به سوی اسباب لذت پیش می رود، بیشتر از شادی و آرامش دور می افتد؛ زیرا منشا شادی پاسخ به نیازهای ماهیت واقعی وجود آدمی و ذهنیت ها و رفتارهای مثبت انسانی است که متاسفانه او به دلیل ازخودبیگانگی از آن غافل مانده است و متاسفانه وضعیت فعلی جهان نیز به پیشروی رنج و غم یاری می رساند؛ زیرا حرکت تاریخ جهانی از وحشی گری به سوی انسان گرایی نیست، بلکه حرکت از تیر و کمان به بمب مگاتونی است و لذت جویی آدمیان نیز در حال تغییر مقوله از تملک و مصرف، به انواع مواد مخدر است. از این رو، آموزش مبانی و عوامل شادمانی نیاز ناگزیر انسان معاصر است و این موضوع بدون هدفمندی در کنش هستی شناسانه و اعتقاد به ضرورت تغییر در جهان بیرون و درون، به ویژه ایجاد تغییر در دو بعد جهان درون: الف) تغییر تصویر خود؛ ب) تغییر تفکر خویش، امکان پذیر نخواهد بود و لازمه تغییر تفکر، شناخت درست هستی، پدیده ها و جایگاه و نقش انسان در جهان است که در صورت وقوع تغییر تفکر، تبدیل اخلاق و رفتار نیز پدیدار خواهد شد و انسان با پذیرش شرایط تبدیل اخلاق و اقدام به اجرای آنها، خواهد توانست به شادمانی نایل آید. در تحلیل موضوع و موارد فوق و استناد به اهتمام اندیشمندان و فرهیختگان ایران به آموزش عوامل و شرایط شاد زیستن، غزلیات حافظ شیرازی مورد توجه قرار گرفته است

تبلیغات