آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

"تمامی مولفه های چهارگانه هویت ملی، اعم از دین، زبان، تاریخ و اساطیر، در شاهنامه مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که هویت ملی برخاسته از دو منشا سیاسی و فرهنگی است، می توان دین و تاریخ را منشا سیاسی و زبان و اساطیر را منشا فرهنگی هویت ملی دانست که توجه فردوسی در شاهنامه، عموما بر وجه فرهنگی هویت ملی است. اگرچه نمی توان تعامل دیرینه دین، تاریخ و اسطوره را کتمان کرد، اهتمام فردوسی در شاهنامه به وجه فرهنگی هویت ملی، به جهت تاثیرگذاری بیشتر آن در انسجام ملی و نوزایی فرهنگی در عصر غربت و سلطه بیگانگان، آشکارتر است. در این میان، شاید دلیل عمده تلاش و سعی وافر فردوسی در شاهنامه در دفاع و صیانت از حریم زبان فارسی ـ که اساس وجه فرهنگی هویت ملی است ـ این بوده که با توجه به طبیعت فرهنگ ایرانی که نه تنها در برابر فرهنگ بیگانه منفعل نمی شود، بلکه با حوصله و تدبیر آن را در خود هضم می کند، این رسالت خطیر را به عهده زبان فارسی واگذار نماید. به همین دلیل، سعی او در شاهنامه پیشگیری از به حاشیه رانده شدنِ زبان فارسی و عربی مآب شدن آن بوده است. همچنین، با احیای زبان فارسی و کارکرد آن در دو حوزه آفرینش ادبی و زیبایی شناسی و نیز حوزه تولید مفاهیم مشترک ملی، در واقع تکثرگرایی زبانی را در عصر سامانی که دوره نوزایی فرهنگی است، جامه عمل می پوشاند. او با این عمل، بین هویت ملی و نوزایی فرهنگی، پیوند همیشگی و جاودانه برقرار می کند"

تبلیغات