آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

«هویت‌جویی» کوششی است برای یافتن آن‌چه، ضمیرمان می‌خواهد و جنسِ خواستن، بستگی تام به توان و هم‌آهنگی چهار عنصر روح، نفس، ذهن و بدن دارد. براین اساس، می‌توان دو نوع خواهش معطوف به هویت را از هم تفکیک نمود؛ یکی خواهش‌های این جهانی؛ مانند فایده‌جویی، استقلال ملی و تمامیت ارضی، و دیگری خواهش‌های آن جهانی؛ مانند گذر از طبیعت به پس از طبیعت و صورت و سیرت قدسی یافتن. به نظر می‌رسد فشارهای مدرنیته سبب شده‌ تا خواهش‌های این جهانی، بر خواهش‌های سرمدی و قدسی تقدم یابند، و انسان‌ها بیش‌ از آن‌که در اندیشه‌ی مسوولیت و الهی شدن باشند، دغدغه‌ پیشرفت را سرمشق خود قرار دهند. رانش انسان از تعالی به پیشرفت تا حدی معلول عملکرد دستگاه‌هایی بوده که همواره خود را به عالم بالا منتسب می‌کرده‌اند. این پیشینه‌، سبب محو نمادهای الهی از هستی شده و قدسیت‌زدایی به شاخص ترقی تبدیل شده است. جست‌وجو برای کشف هویت قدسی، و رهایی از زنجیرهایی پیچیده‌ای که مدرنیته بر وجود آدمی زده، کوششی است که از سوی بسیاری از متفکران ـ ازجمله سیدحسین نصر، اندیشمند به نام سنت‌گرا ـ دنبال می‌شود و این مقاله در پی معرفی، تحلیل و نقد آن است.

تبلیغات