آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

روایت دارای ساختاری است و اصطلاح ادبی که برای ساختار روایت به‏کار می‏رود پیرنگ است. پیرنگ باید ابتدا، وسط و انتها داشته باشد. بر این باور هستیم که اگر عنصری از پیرنگ کاسته شود اساس داستان به هم می‏ریزد. در این مقاله سعی می‏شود به عنصر طرح در «یک هلو و هزار هلو» پرداخته شود. چرا این عنصر و نه عناصر دیگر؟ زیرا با بررسی این موضوع نگارنده می‏خواهد بداند که این اثر ویژگی‏های یک روایت را دارد یا نه؟ و چرا؟ به همین منظور ابتدا به تعریف روایت نزد ولادیمیر پروپ می‏پردازیم و آنگاه به بررسی این اثر می‏پردازیم تا بتوان پاسخی برای پرسش‏های مطرح شده به‏دست آورد.

تبلیغات