آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

"توسعه شهرنشینی و پیدایش مناطق کلان شهری در کشورهای جهان سوم با توسعه شهرنشینی در کشورهای جهان صنعتی غرب که از فردای انقلاب صنعتی در کشورهای مذکور آغاز گردید بسیار متفاوت است. هجوم سیل آسای روستاییان به شهرها به ویژه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه را باید در از هم پاشیده شدن نظام های سنتی تولید روستایی از یک سو و وجود فرصت های شغلی مناسب از سوی دیگر جستجو کرد. مهاجران به محله های مهاجرنشینی هجوم می برند که در حاشیه شهرها مانند قارچ رشد می کنند و آنان در جایی که «حاشیه گندابی» یا «آپاندیس نواحی شهری» نامیده می شود سکنی می گزینند. بسیاری از آنها در شرایطی زندگی می کنند که از کمترین امکانات اولیه نیز بی بهره اند. همزمان با افزایش مکانهای آلونک نشین، شاهد گسترش بی رویه نابرابری های اجتماعی، فقر، بیکاری، بزهکاری، تفاوتهای فرهنگی و بیسوادی هستیم. حلبی آبادها نتیجه کاربری ارضی نابرابر بین بخش های مختلف شهری است که به صورت های مختلف زمین ها را در خارج از محدوده ها در اشغال خود دارند. حلبی ابادها بدون امکانات بازافرینی، از لحاظ اشتغال و دیگر منابع می توانند حتی ریشه در مناطق روستایی داشته باشند. بیشترین امید آنها به کار در شهر می باشد. در راستای این بررسی، میتوان متغیرها و عوامل زیادی را برشمرد که هر یک بنوعی بر چگونگی زیست شهری تاثیرگذار هستند. مناطق حاشیه نشین ارزنان و دارک اصفهان از جمله پدیده هایی است که تاثیرات منفی بسیاری را بر شهر اصفهان، محیط زیست و امور سیاسی و اقتصادی بر جای می گذارد. شرایط فیزیکی - کالبدی این زاغه ها عبارت است از تراکم بالای جمعیت، فقدان تسهیلات مناسب زندگی، کمبود خدمات اولیه زیربنایی، محیط زیست الوده و غیربهداشتی. همچنین در این محل ها درصد بالایی از بیسوادی، بیکاری، جنایت و ناهنجاری های روانی مشاهده می گردد. مقاله حاضر با تاکید بر زمینه های شکل گیری مسایل اجتماعی در شهر، بر انست تا حاشیه نشینی و آثار اجتماعی و فرهنگی بر ان را مورد مطالعه قرار دهد."

تبلیغات