چکیده

برای رفع فاصله و تقابل موجود میان نظریه های حاکم بر علوم تجربی و انسانی ضمن تاکید بر استقرا به عنوان ویژگی مینایی انسان شناسی و رشته های مشابه آن باید نقش زیبایی شناسی را به عنوان عامل جهت بخش فعالیت های بشری مورد تاکید قرار داد و توجه داشت که چیستی زیبایی و انسان را نمی توان از موضوع علم خارج کرد.مروری بر دیدگاه های تجدید نظر طلبانه توصیفگرایان و بن بست هایی که بر اثر تبعیت علوم انسانی از نظریه های علوم تجربی رخ نموده اند و نیز اعترافات دانشمندان علوم تجربی به ابهاماتی که برای گریز از آنها به دین و فلسفه تمسک جسته اند شناسایی نیروی عظیمی را که در کنار غریزه در وجود انسان ایفای نقش می کندبیش از همیشه الزامی ساخته و تنها با پذیرش دو کانونی بودن وجود انسان می توان به تعریف زیبایی نزدیک شد.

تبلیغات