آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

مقاله حاضر درصدد است به دلایل درک رسانه‌های نوین، نظام‌های چند رسانه‌ای و به‌طور نمونه بازی‌های رایانه‌ای، از رهگذر گسست معرفت شناسانه بپردازد. این مقاله به این پرسش پاسخ می‌گوید که مطالعه بازی‌های رایانه‌ای، چه حوزه‌هایی را شامل می‌شوند و چرا نیازمند گذر از مرزبندی رشته‌های دانشگاهی و در نتیجه ترکیب‌بندی منحصر به فرد هستند؟ چنانچه بتوان از حوزه نوپدیدی به نام ""مطالعه بازی‌های رایانه‌ای"" سخن گفت، مرز این حوزه از نظر روش شناسی و همچنین به لحاظ نظری چگونه معین می‌شود؟ مقاله حاضر با پرداختن به نمودهای متنوع جهان بازی رایانه‌ای، در صدد است مباحثی را در حوزه معرفت‌شناسی این رسانه در حال گسترش ارائه کند و از راه بازترکیب بندی نظری، ضمن ارائه جستارهایی در خصوصِ پرسش‌های بنیادی فوق، شیوه‌ای عملیاتی را برای مطالعه متناسب با آن پیشنهاد نماید. توضیح آنکه، به‌دلیل وجود بازنمایی معنادار در بازی رایانه‌ای، می‌توانیم این پدیده را رسانه بنامیم. بازی‌کن یک بازی در طول عمل بازی‌کردن، ایده‌های ایجاد شده در بازی را از راه کنش‌های قابل انتخاب که بازی به وی عرضه می‌کند، درمی‌یابد و در نتیجه با دلالت‌های ایدئولوژیکی بالقوه‌ای که در یک بازی لحاظ شده است، مواجه می‌شود. چون، محدوده کنش‌های انتخابی در بازی همواره از پیش تعیین شده‌ است، بازی‌کن رویه انتخابی خود را در محدوده امکان‌پذیری از پیش تعیین شده رقم می‌زند. در این شرایط تفکیک روایت از رویه، بازنمایی از تعامل، ماشین از انسان و محتوا از فنآوری ناممکن جلوه می‌کند. به‌سبب پیچیدگی و در هم‌آمیختگی موجود در عناصر فوق، تحلیلِ بازی‌های رایانه‌ای نیازمند گذر از نظریه‌های کهن ارتباطات و رسانه و خلقِ ادبیات تحقیقی نوینی است که بتواند وجوه دلالت‌گر چنین پدیده در حالِ گسترشی را تبیین نماید.

تبلیغات