آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

"در این مقاله به تأثیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانوار بر تقاضا برای آموزش‎عالی در ایران پرداخته می‎شود. رویکرد آن شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم‎گیری افراد در باره ورود یا عدم ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش‎عالی است. مطالعات و بررسی‎های انجام شده درباره تقاضا برای آموزش ‎عالی در سطح خرد، به تحلیل الگوی انتخاب افراد برای ورود یا عدم ورود به یک مؤسسه آموزش عالی یا تصمیم ‎‎گیری خانوار برای سرمایه‎گذاری در تحصیلات عالی فرزندانشان دلالت دارد. از این رو الگوهایی معرفی شده ‎اند که قادر به توصیف انتخاب افراد برای ورود به مؤسسات آموزش عالی باشند. براین اساس، الگوسازی رفتارتقاضا نیازمند بهره برداری از روشهایی است که امکان توصیف و تخمین تابعی را که متغیر وابسته آن فقط دو حالت را اختیار می‎کند، فراهم سازد. در این تحقیق از مدلهای دو وجهی (choice binary) استفاده شده است که متغیر های آنها برگرفته از نظریه سرمایه انسانی است. یافته ‎های پژوهشی نشان می‎دهند که : 1. اگر سطح تحصیلات سرپرست خانوار دیپلم و بالاتر باشد، به طور متوسط و با فرض ثبات سایر شرایط احتمال ورود فرد به دانشگاه افزایش می یابد. 2. هرچه تعداد اعضای خانوار بیشتر باشد ، به طور متوسط احتمال ورود فرد به دانشگاه کمتر می شود. 3. جنسیت مذکر به طور متوسط با احتمال کمتری وارد دانشگاه می شود. 4. هرچه فرد روزانه فعالیت اقتصادی بیشتری انجام دهد، احتمال ورود به دانشگاه برای وی کمتر خواهد بود. 5. هر چه زیربنای محل سکونت خانوار (نماینده طبقه اقتصادی اجتماعی ) بیشتر باشد، احتمال ورود فرد به دانشگاه افزایش می یابد. 6. هرچه سن فرد بیشتر باشد، احتمال ادامه تحصیل وی بیشتر است. علی‎رغم محدودیتهای بسیار از نظر اطلاعات و داده‎های آماری ، نتایج یاد شده در اکثر موارد با نتایج تحقیقات مشابه همخوانی و تطابق دارد."

تبلیغات