چکیده

مـتـفـکـران و نـظـریـه پـردازان بـزرگ جـهـان ، مـقـالات و کـتـابـهـاى بـسـیـارى دربـاره ((عوامل موثر در پیروزى انقلاب اسلامى )) نوشته و اعتراف کرده اند که وقوع انقلاب در ایـران در سـال 1357 ش / 1979 م آنـان را بـه تـغـیـیر و تصحیح نظریاتشان درباره چگونگى شکل گیرى ، رهبرى و پیروزى انقلاب ها واداشته است . امام خمینى (ره ) که آگاه ترین مردم به اوضاع سیاسى ، فرهنگى و اجتماعى جامعه ایران در سـال اوج گـیـرى نـهـضـت و قـبـل از آن بـود، مـهـم تـریـن عـامل پیروزى و رمز موفقیت را همانا ((تحولى الهى )) مى داند که در روح مردم ایجاد شده بـود. مـردم بـا سـخـنـان حـضـرت امـام مـتـحـول شـدنـد و بـا تـوجـه بـه خـداونـد و اتـکـال بـه ذات قـادر مـتـعـال ، تـرس از رژیـم را به کنارى نهادند و با شجاعت تمام در مـقابل اسلحه سنگین حاکمان ظالم ایستادند. آنان براى خدا قیام کردند و کشته شدن در این راه را شـهـادت و فـوز عـظـیـم دانـسـتـنـد. مـجـمـوعـه ایـن عـوامـل ، مـعـنـویـتـى در کـشـور حـاکـم سـاخـت کـه ثـمـره آن نزول امدادهاى غیبى ، وحدت همه اقشار مردم و سرانجام پیروزى معجزه آسا بود. بررسى نظر امام خمینى (ره ) درباره نقش معنویت در پیروزى انقلاب ، موضوع مقاله حاضر است .

متن

یک . ماهیت انقلاب


امـروزه ((انـقـلاب )) اصـطـلاحـى شـده است براى بیان دگرگونى شدید و ناگهانى در مسائل و موضوعات گوناگونى مانند انقلاب صنعتى ، انقلاب سیاسى ، انقلاب اجتماعى ، انـقـلاب فـکـرى ، فـرهـنـگـى و انـقلاب سبز. انقلاب ایران در شمار انقلابهاى اجتماعى و بـزرگ قـرار مى گیرد؛ زیرا هم حکومت را تغییر داد، هم به تغییر در ایدئولوژى حاکم و نیز خط مشى هاى اجتماعى ، اقتصادى و سیاسى در ابعاد داخلى و خارجى انجامید.

نـارضـایـتى عمیق از وضع موجود، گسترش اندیشه و ایدئولوژى جدید، گسترش روحیه انـقـلابـى ، وجـود رهبرى (در قالب فرد یا گروه ) که بتواند نارضایتى هاى موجود در جـامـعـه را عـلیه حکومت بسیج کند، حضور گسترده مردم وجود عنصر خشونت ، از عمده ترین عـوامـلى اسـت کـه دسـت بـه دسـت هـم داده و در یـک سـرزمـیـن یـک انـقـلاب را شـکـل مـى دهـنـد. هـمـه یـا غـالب این ویژگیها را مى توان در انقلابهاى دنیا همانند انقلاب فـرانـسـه (1789)، انـقـلاب روسـیـه (1917)، انـقلاب هاى چین (1911 و 1949) انقلاب کـوبـا (1959) انـقـلاب الجـزایـر (1962) و انـقـلاب اسلامى ایران (1357 ش /1979) مشاهده کرد.

هـمـیـن ویـژگـى هـاست که انقلاب را از دیگر پدیده هاى مشابه همانند نهضت (حرکتى دراز مـدت در قـالب تـلاشـهـاى فـکـرى و فـرهـنـگـى کـه بر اثر گسترش افکار جدید، رنگ سیاسى و انقلابى به خود مى گیرد و یا حتى به انقلاب منجر مى گردد)، کودتا (اقدام سـریـع و نـاگهانى گروهى از نظامیان علیه یک رژیم سیاسى که بیشتر به تغییرات سـیـاسـى و گـاه بـه تـغـیـیـرات عـمـیق اقتصادى ، اجتماعى و سیاسى مى انجامد)، شورش (حـرکـتى مقطعى و خشونت بار که گاه مقدمه انقلاب مى شود)، جنگ داخلى (طغیان بخشى از قـدرت عـلیـه بـخـش دیـگـر یـا درخـواسـت تـجـزیـه ارضـى ، خـودمـخـتـارى و استقلال بخشى از ساکنان یک کشور)، متفاوت و ممتاز مى کند.
دو. عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامى

دربـاره عـوامـل مـوثـر در وقوع و پیروزى انقلاب اسلامى ایران تا کنون کتابها و مقالات فراوان و ارزشمندى نوشته شده است .این کتابها یا مقالات هر یک به تناسب زمان نگارش و نـیـز پـدیـد آورنـده آن ، یـک ، یـا چـنـد، یا همه عوامل ایجاد انقلاب اسلامى را بر رسیده اند.231

در مجموع مى توان گفت شرایطى که براى ایجاد یک انقلاب در یک سرزمین لازم است ، در ایـران قـبـل از انـقـلاب فـراهـم شـده بـود: بـیـشـتـر مـردم بـه دلیـل عملکرد رژیم شاه در مقابله با سنن دینى ، عدم احترام به راى مردم و حقوق بشر، از دسـت رفـتـن اسـتـقـلال سـیـاسـى و نـظـامـى کـشـور و عـدم اقـدام جـدى بـراى اسـتـقلال اقتصادى ، سرکوبى آزادیخواهان و روشنفکران ، حکومت بلامنازع ساواک حتى در مـنـازل مـردم ، فـروش بـى حـسـاب نـفـت و ریـخـتـه شـدن بـخـشـى از پـول آن به حساب درباریان ، رواج فساد و فحشاء در دربار، دولت و توجه دولت به رواج بـى بـنـدوبـارى در رسـانـه هـا و به تبع آن در جامعه ، از حکومت پهلوى ناراضى بودند، گر چه به دلیل خفقان شدید جرئت ابراز آن را نداشتند.

همچنین مردم ایران مسلمان بودند و مى کوشیدند به احکام عملى آن پاى بند باشند. رابطه بـیـن مـسـلمـانـان شـیعه و مرجعیت ، یعنى بالاترین مقام رسمى مذهبى در بین شیعیان بسیار قـوى بـود. تـلاش روحـانـیان و روشنفکران متعهد به نشر کتابهایى که بتواند حقیقت این اسلام را بیان دارد و آن را تنها راه حل جهان امروز معرفى نماید، به گونه اى که مردم از حـیـران و سـرگـردانى نجات یابند و به سعادت دنیایى و آخرتى برسند، اسلام را در جـایـگـاه انـدیشه و آرمان جدیدى قرار داد که توانست ضمن تاثیرگذارى بر افکار مردم ایـران ، بـه ویـژه جـوانـان تـحـصیل کرده ، ایدئولوژى هاى رقیب را از صحنه خارج کند. شـعـارهـاى انـقـلابـیـون در راهـپـیـمـایـى هـاى مـیـلیـونـى قـبـل از انقلاب ، مبنى بر سرنگونى حکومت پهلوى و برپایى حکومت على علیه السلام و اسـتـقـلال ، آزادى و جـمـهـورى اسـلامى ، حضور یک ایدئولوژى قوى را در جامعه انقلابى نشان مى داد که مورد پذیرش بیش از 98 درصد، مردم انقلابى قرار گرفته بود.

سـومـیـن عـامـل وقـوع انـقـلاب هـا، یـعـنـى روحـیـه انـقـلابـى نـیـز بـویـژه در سـال مـنـتـهـى بـه تـغـیـیـر رژیـم ، در مـردم ایـجـاد شـده بـود. مـردم ایـران در سـال هـاى مـنـتـهى به وقوع انقلاب ، چنان تحول روحى پیدا کرده بودند که به اقدامات رفـرمـیستى اعتنایى نمى کردند و اقدامات سرکوبگرانه شاه آنان را در رسیدن به هدف خود مصمم تر مى کرد و مرگ در راه پیروزى انقلاب را سعادت ابدى مى دانستند.

و سـرانـجـام وجـود رهبرى توانا، هوشیار، آگاه که توانست اعتماد خاص مردم را به خود و بـرنـامه هاى خود جلب نماید و با ایجاد هماهنگى بین همه اقشار، انقلاب را به اهداف خود بـرسـانـد، چـهـارمـیـن ویـژگى مهم انقلابهاست که در انقلاب اسلامى ایران ، به وضوح مشاهده مى شد.
سه . ویژگى هاى انقلاب اسلامى ایران

ویژگى اساسى و بنیادین انقلاب اسلامى نسبت به سایر انقلابهاى جهان ، همانا معنویت گـرایـى آن بـود؛ چـرا کـه رهـبـر نـهـضـت در ایـران ، از راه و روش پـیـامبران الهى الهام گـرفـتـه بـود و با تلفیق معنویت و سیاست ، شیوه اى جدید در راه مبارزه و ایجاد انقلاب فراروى انسانهاى آزاده و حق جویان جهان ، و در مرحله نخست ، ایرانیان قرار داد. ایشان با دسـت خـالى و بـدون کـمـک خواستن از قدرتهاى موجود جهان ، توانست معادلات و فرضیات مـعـمـول سـیـاسـى جـهـان را بـر هـم بـزنـد و تـحولى عظیم ، و انقلابى شگرف در جهان بیافریند.

حـضـرت امـام (ره ) خـود ویـژگـیـهاى منحصر به فرد انقلاب اسلامى ایران را چنین برمى شمردند:

فـراگـیـر بـودن (صـحـیـفـه امـام ، ج 4، ص 354)232 جـوشـیـدن از مـتـن ملت (256/4 و 516/11) الهـى بـودن (35/5 و 83/5) مـقـدس بـودن (24/7) بـرخـاسـتـن از مـتـن جامعه و فـطـرت انـسـانـى (440/4 و 433/11) خـواسـتـار تـغـییرات اساسى در همه ابعاد جامعه (450/5) ایجاد کننده تحول فکرى (383/8 و 245/7) انسانى بودن (130/6 و 103/7) مـنظم بودن (206/5) قوه ایمان ، عامل بسیج سراسرى (361/6) وحدت در مقصد (514/7) جـوشیدن انقلاب از درون انسانها (81/5) دادن آزادى مطلق به همه مردم (337/9) سرکوب نـکـردن پـس از پـیـروزى (15/13) نـهـضـت همه قشرها براى مطالبه حق (305/4) غلبه اسـلام بر کفر (360/11) انسجام یافتن مردم با صداى ملکوتى (366/11) قدرت معنوى عـامـل اتـحـاد مردم و پیروزى انقلاب (310/6) مشابهت داشتن با قیام انبیا (315/5) قیام در مقابل همه قدرتهاى شرقى و غربى (98/6) متکى بودن به خداوند و خود مردم (171/5 و 232/13) و... .
1. قیام حضرت امام خمینى (ره )، قیامى الهى

امـام (ره ) فـقیهى بود که فقه را تئورى کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور مى دانـسـت و حـکـومـت را نـشـان دهـنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سـیـاسـى و نـظـامى و فرهنگى . (289/21) این فقیه آگاه به زمان و با تقوا، آنگاه که مشاهده کرد حکومت پهلوى آشکارا به مردم و کشور ظلم و خیانت مى کند (385/3) و دین اسلام در خطر قرار گرفته (197/1) برخود و طبقه روحانى و نیز آگاهان جامعه وظیفه دانستند تـا مـردم را نـیـز آگاه نمایند و با کمک آنان ، بر حاکمان جور بتازند و مظلومان را نجات دهند.233

ایـشـان ابـتـدا بـه نصیحت رژیم پرداختند و شخص شاه را از عواقب مبارزه با دین بر حذر داشـتـنـد (214/1 و 78/1)، امـا هنگامى که آنان به این نصایح و تذکرات وقعى ننهادند، بـا مـعـرفـى کـارهـاى ضد دینى و ضد انسانى و ضد ملى شاه ، قیام علیه حکومت ظالم را وظـیـفـه و تـکـلیـف دانستند (23 ـ 21/1 و 159/1 و 162/1). ایشان قیام علیه ظلم را سیره انـبـیـاء، سـیـره حـضـرت عـلى علیهما السلام و امام حسین علیهما السلام (151 ـ 150/4) و براى خدا و اسلام دانستند. (245/7)

امام (ره ) روند انقلاب را خود به طور موجز چنین بیان مى دارند:

((شما ملت بزرگ ایران ، همان معنایى که در صدراسلام بود محقق کردید. ابتدا از مدرسه فیضیه بلند شد صدا، و مدرسه فیضیه را خراب کردند. جوانهاى ما را بعضشان را شهید کـردنـد. لکـن اسـتـقـامـت اسـبـاب این شد که شکست روحى نخورند. این استقامت موجب شد که اقشار، بعضى به بعضى پیوستند. دعوتهاى اسلامى را به جان خریدند و شنیدند و این قـطـره هـا بـه هـم پـیوستند و سیل عظیمى ایجاد کردند؛ قیام همگانى و براى اسلام . قیام بـراى خـدا، قـیـام بـراى جـمـهـورى اسـلام . این قیام در تمام اقشار ملت ریشه کرد و تمام اقـشـار را بـه هـم پـیـونـد داد و ایـمـان در هـمـه ظـهـور پـیـدا کـرد. یـک تحول روحى ، یک تحول فکرى ، با اراده مصمم !... همه اقشار با هم قیام کردند و استقامت کردند ((ان تقوموا لله ))؛ قیام براى خدا، جمعاً و فرداً. مادامى که این قیام براى خداست ، مادامى که این وحدت باقى است ، پیروز هستید!)) (245/7)

امـام پـس از تـشخیص تکلیف ، قیام کردند، اما مشخصه قیام و دعوت به قیام این مرد الهى ، فقط انجام تکلیف الهى ، عمل به دستور خدا و کسب رضایت خدا بود. ایشان قیام را تنها راه اصـلاح دو جـهـان و نـتـیـجـه آن را پـیـروزى حـتـمـى و غـلبـه فـرد بـر جـمـع و قلیل بر کثیر مى دانستند:

((قـیـام لله اسـت کـه مـوساى کلیم را به یک عصا بر فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد... قیام براى خداست که خاتم النبیین (صلى الله علیه و آله و سلم ) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید و جاهلیت غلبه داد)) (22/1)

آنـگـاه کـه مـردم اخـلاص امـام را در قـیام مشاهده کردند، گروه گروه به ایشان پیوستند و بـراى حـفـظ دیـن ، مـقـابـله بـا اخـتـنـاق ، چـپـاولگـرى ، تـبـاهـى نـسـل جـوان ، ترویج فساد از طریق رسانه ها، تخریب قوه فکر، ترویج خود باختگى و مانند آن ، با امام خود، هم پیمان شدند.

مـردم ایـران مـسـلمـان بـودنـد و داراى عِرق و غیرت مذهبى ؛ اما قدرت تبلیغات وسیع و نیز حـکـومـت قوى اطلاعاتى ، آنان را ساکت نگاه داشته و یا گاه ذهن آنان را به انحراف برده بـود. امـا هـنـگـامى که نداى ملکوتى روحانىِ وارسته ، عالم آگاه به زمان و دلسوزى را شـنـیـدنـد کـه ایـشان را به بازگشت به اصالت خویش و به ارزشهاى الهى مى خواند، تحول بزرگ و معجزه آسا در آنان پدید آمد.

قـلب امام الهى شده بود و از همین رو سخنش و کردارش هم الهى و تاءثیرگذار شده بود، تا آنجا که ، سنجش تا اعماق قلب مردم نفوذ مى کرد. ایشان که خود امتیاز انسان از سایر حیوانات را معنویت انسان مى دانستند (310/6)، اینچنین رهنمود مى دادند: به سفارش خداوند عمل کرده ، فقط قیام نکنند، بلکه قیامتان لله باشد. (8/8)

و ضمن بیان اهمیت انگیزه و خلوص در بیانات و کردار،234 مى فرمودند:

((وقتى قلب الهى شد، همه چیز انسان الهى مى شود، یعنى حرف که مى زند، حرفش الهى است ، استماع هم که مى کند، استماعش الهى است ، راه که مى رود، راه رفتنش همه الهى است . (520/8)

مـردم بـا شنیدن سخنان پیامبر گونه امام (ره )، گویى دوباره و از نو به خداوند ایمان آوردنـد! امـا ایـن بـار، بـا جـان و دل به نداى رهبرى آسمانى که آنان را به انجام تکلیف الهـى مـى خـوانـد لبـیک گفتند و جان را بر کف نهاده ، با دست خالى اما قلبى سرشار از ایـمان و معنویت رو به میدان جهاد نهادند. سنگین ترین سلاح آنان این بود که مرگ در راه مبارزه با ظلم و ظالم و شرکت و کفر را فوزى عظیم مى دانستند. (491/6)

سـرانـجـام این سلاح ، یعنى معنویت حاصل از ایمان به خدا و ایمان به غیب ، امدادهاى غیبى را شامل حال ملت ایران کرد.

روى آوردن بـه مـعـنـویـت و خـداخواهى و حق جویى ، رمز پیروزى انقلاب عظیم اسلام شد و رژیم پهلوى را ساقط کرد و در اندک زمانى ، نظام جمهورى اسلامى را جایگزین آن کرد.

همین سلاح معنویت ، پایه هاى نظام را استوار، دشمنان خارجى را حیران و دشمنان داخلى را سـرکـوب کـرد و سپس در دفاع جانانه ملّت ایران از دین ، ناموس و سرزمینشان ، طى هشت سـال بـه رزمندگان مدد رساند تا در مقابل دنیا بایستند و سربلند بیرون آیند. حضرت امـام (ره ) در سـخـنـان بـسـیـارى ، بـه ایـن رمز و به این واقعیت اشاره کرده اند. بارها در رهنمودهاى کتبى و شفاهى خود به مردم ایران گوشزد کرده اند که اگر مى خواهند عزت و اسـتـقـلال و هـویت دینى و حتى ملّى آنان باقى بماند، تنها راهش حفظ معنویت ، حفظ اخلاص خـود در انـجـام امـور و اسـلام خـواهـى آنان است : ((مردمى مى توانند کشور خودشان را حفظ کـنـنـد، مـردمـى مى توانند مملکت و ملت خودشان را نجات بدهند که معنویت داشته باشند.)) (4623/17)

براى آن که به دیدگاه امام درباره ى نقش معنویت در پیروزى انقلاب ، نزدیک تر شویم ، ابتدا هدف از انقلاب را از دیدگاه امام بازخوانى مى کنیم .

امـام (ره ) هـدف از قـیـام را در سـه مـحـور بـیـان کـرده انـد: 1. اسـتقلال ، آزادى و رهایى از اختناق (62/4) 2. زنده کردن ارزشها و ایدئولوژى (129/7) 3. تـحـقـق حـکـومـت عـدالت گـسـتـر اسـلامـى . (362/4) در بـخـش نـخـسـت ، امـام مى کوشد عـوامـل تـبـاهـى و سـیـاهـى و سـیـاهـکـارى را از کـشور براندازد (362/4) و در مرحله بعد، ارزشـهـاى الهـى را بـه جـامـعـه بـازگـردانـد و در روح انـسـان هـا تـحـول مـعنوى ایجاد کند (382/6) و سرانجام به کمک همین مردم ، حکومت الهى را جایگزین طاغوت نماید. (362/4)
2. مفهوم معنویت

مـعـنـویـت از نظر رهبر کبیر انقلاب ، همانا ثمره ایمان ، عبودیت و خلوص بندگى خداست : ((آنـچـه موجب سعادت و جاودانگى ما مى شود، صفاى معنویت و ثمرات خلوص بندگى است .)) (51/21). امـام در بـیـان عـوامـل پـیروزى یک جا مى فرماید: ((ایمان به خدا، ایمان به مـبـادى اسـلامـى بود که شما را پیروز کرد.)) (326/18) و در جاى دیگر از همه این موارد بـا عـنـوان ((مـعـنویت )) نام مى برد: ((ملت ما جریان تاریخ را عوض کرد، آنها حساب همه چیز را مى کردند الاّ یک حساب و آن حساب معنویت !)) (310/6)

بـنـابـرایـن مـى تـوانـیـم مـقـوله هـایـى از قـبـیـل ایـمـان بـه خـدا، اتـکـال بـه خـداونـد در امور، تقوا، پیروى از اسلام و احکام الهى ، یاد خدا، شهادت در راه خـدا، اسـلامـخـواهـى و تـحـول روحـى را مـرادف مـعنویت بگیریم و نقش آنها را در پیروزى انقلاب همان نقش و تاءثیر ((معنویت )) بدانیم .
3. معنویت ، درمان همه دردهاى بشر

روح مـعـنویت ، همانا اعتراض به روند غالب بر جهان مادى است . امام امت دردهاى بشریت را دورى از مـعـنـویـت و غـرق شـدن در مـادیـات و تحصیل قدرت مادى به هر وسیله و از هر راه دانسته (360/4) معنویت را کلید همه دردها معرفى مى کردند (437/5). آنگاه با بیان این نـکـتـه کـه مـکـتـب اسـلام ، مـکـتـبـى مـادى ـ مـعـنـوى اسـت ، مـادیـّت را در پـنـاه مـعـنـویـت قـبـول داشتند. (531/7) ایشان تنها راه نجات بشر را از زیر بار هزاران مشکلى که او را احـاطـه کـرده ، و تنها راه برخوردار شدنش ‍ از زندگى انسانى را، روى آوردن به اسلام دانستند. (180/6 و 437/5) سرانجام مردم مسلمان ایران نیز براى بیرون رفت از بحران ، تئورى معنویت گرایى امام را پذیرفتند. از همین جا فطرت پاک و ریشه هاى خدا باورى مـوجـود در قـلوبـشـان جـانـى تـازه گـرفـت و وجـودشـان را از ایـمـان ، توکل بر خدا و عشق به معبود و در یک کلام ، معنویت پر کرد؛ معنویتى که چاره ساز شد و جریان تاریخ را عوض کرد:

((مـلت ما جریان تاریخ را عوض کرد! آنها [رژیم پهلوى و حامیانش ] هم حساب همه چیز را مى کردند الاّ یک حساب ، و آن حساب معنویت [بود].)) (310/6)
4. قیام ، تکلیف الهى

حضرت امام (ره ) قیام علیه حکومت ظالم را تکلیف الهى تشخیص داده بودند: (ر. ک : 151/1 و 166/1) از جـمـله : ((مـا مى گوییم چرا کارهایى را که به خلاف دین است انجام مى دهد؟ شـاه مـى خـواهـد مـثـل پـدرش بـى دیـنى را رواج دهد. ... اکنون ... ما هم باید به یارى خدا مخالفین دین را سرنگون کنیم .)) (232/1)

ایـشـان در این باب مى فرمایند: ((خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: فقط یک موعظه من دارم ... : اِنَّمـا اَعـِظـُکـُم بِواحِدَةَ ان تَقُوموا للهِ؛ وقتى که دیدید که دین خدا در معرض خطر است ، براى خدا قیام کنید.))

((امـیـر المـؤ منین (ع ) مى دید که دین خدا در خطر است ، معاویه دارد وارونه مى کند دین خدا را، براى خدا قیام کرد. سید الشهدا هم همین طور، براى خدا قیام کرد... .

((هر وقت دیدید که بر ضدّ اسلام ، بر ضد رژیم انسانى ، اسلامى ، الهى خواستند قیام کـنـند، خواستند وارونه کنند مسائل اسلام را، به اسم اسلام ، اسلام را بکوبند، اینجا لله باید قیام کرد.)) (10/8)، همچنین ((قیام علیه ظلم سیره انبیاء بوده است .)) (152/4)

رهـبـر کـبـیر انقلاب ، آن فقیه آگاه و دین شناس ، با تکلیف دانستن قیام علیه حکومت مقتدر، مـسـلح ، داراى پـشتوانه اى جهانى ، داراى سازمان اطلاعاتى بسیار کار کشته ، امّا ظالم و خائن به ملّت ، به نهضت مردم براى سرنگونى شاه ، رنگ خدایى زدند و از مردم خواستند که در قیام خود خدا را و انجام وظیفه الهى را در نظر بگیرند تا قیامشان به ثمر برسد. (511/5)

شیوه حرکت را نیز همان شیوه و منطق صدر اسلام معرفى کردند: ((ما همان منطق مسلمین صدر اسـلام را کـه اگـر در جـنـگ کـشـته شویم به بهشت مى رویم و اگر بکشیم به بهشت مى رویم ، همان منطق را داریم .)) (124/4)
5 . تحول روحى در مردم

و چـنـیـن بود که تحولى عظیم در روح مردم ایران و به ویژه جوانان ، در روى آوردن به اسـلام ، ایـمـان و مـعنویت پدید آمد و ((تحولى که در نفوس مسلمین پیدا شد، رمز پیروزى بود.)) (339/6)

امـّا ((ایـن تـحـول ، یـک تـحـول الهـى بـود و یـک دسـت غـیـبـى مـردم را ایـن طـور مـتـحـول کـرد)) (426/8 ، 188/8) و ((خـدا خـواسـت کـه بـا قـدرت الهـى ایـن تحول پیدا شود.)) (229/7) و (234/9 و 481)

ایـجـاد تـحـول روحـى بـه قـدرت و خـواست خداوند (58/3/26) و در نتیجه محکم تر شدن اعتقادات دینى ، و فداکارى مخلصانه در راه خدا، فضاى کشور اسلامى را سرشار از عطر و طـعـم مـعـنـویـت کـرد و حـضـور مـعـنـویـت نـیـز زمـیـنـه را بـراى نزول امدادهاى غیبى خداوند فراهم نمود:

((تـحـول ، مـعـجـزه ى الهـىِ خـداى تـبـارک و تـعـالى ، در مـدت کـمـى هـمـچـون مـتـحـول کـرد ایـن ارواح طیّبه و این نفوس قدسیّه را که در خیابانها راه افتادند و فریاد کـردنـد مـرگ بـر ایـن سـلطـنت پهلوى !... این تحول یک معجزه واضحى است که در مدتى کوتاه براى همه اقشار این ملت پیدا شد.)) (229/6)

البـتـه سـنـت الهـى بـر آن اسـت کـه ((اگـر قـیام لله شد، پشتیبانش هم الله است ... شما مـلاحـظـه کـردیـد که از اول نهضت تا کنون چه علائم غیبى پیدا شده است و چه تاءییدات الهى در این نهضت پیدا شده است . این ، دلیل بر این است که نهضت شما لله بوده است .)) (138/13)

اعـتـقـاد مـردم بـر ایـن کـه کـار آنـان خـدایـى اسـت ، آنـان را بـر آن داشـت کـه تـا بـا اتکال به خداوند متعال ، مادیات را هیچ بپندارند و تنها براى خدا قیام کنند:

((ایـن دسـت غیب است که این تحولات را در کشور ما ایجاد کرده است ... این خداست که در یک شـب کـَاَنـّه قـلبـهـاى ایـن مـلت را مـتـحـول کـرد و تـمـام ایـن مـلت را در مـقـابـل آن قـدرتهاى بسیار عظیم شیطانى به ایستادگى واداشت و دست همه قدرتها را از کشورمان کوتاه کرد... .

ایـن مـلت را خـداى تـبـارک و تعالى با دست عنایت خودش و با قدرت کامله خودش قدرتمند کـرد و مـتـحول کرد به انسانهاى الهى ، انسانهایى که براى خدا قیام کردند و براى خدا ادامه مى دهند.)) (382/15)

((ایـن غیر از تقدیر الهى ، غیر از حکم الهى نیست ! ایمان است ، اگر ایمان نبود نمى شد. ایـمـان بـه خـدا ایـن کـار را کـرد... قـدرت ایـمان غلبه کرد بر قدرتها و الا ما که چیزى نداشتیم !)) (347/6)

((ایـن قـوه ایمان است که مردم را سرتاسر ایران بسیج کرد. این دست غیبى الهى بود که مردم ایران را سرتاسر از بچه دبستانى تا پیرمرد بیمارستانى با هم همصدا و با هم ، هـم مـطـلب کـرد... قـدرت ایـمـان ، قـوه اسـلام ، قدرت معنوى ملت ایران پیروزى را به ما ارزانى داشت .)) (361/6)
6 . مطرح نبودن مادیات ، و از سر هوا گذشتن

اسـتـاد شـهـیـد مـرتـضى مطهرى درباره نقش معنویت در پیشبرد انقلاب مى فرماید: ((اگر مـعـنـویـت را فـرامـوش کـنـیـم ، انـقـلاب خـود را از یـک عـامـل پیش برنده محروم کرده ایم .)) و در پاسخ آنان که رسیدن به عدالت را شعار خود قرار داده بودند، تاءکید داشتند که : ((بدون معنویت ، عدالت امکان پذیر نیست .))235

امـّا بـراى رسـیـدن به معنویت باید از سر هوا و هوس برخاست و قدم در جاده ((گذشتن از مـادیـات )) نـهـاد. امـت امـام ، چـنین کردند و ثمره آن را هم که همان پیروزى معجزه آسا بود، چیدند:

((ایـن الغاى افکار متعدد و پشت کردن به خود و رو کردن به خدا؛ حقیقت این است که ملت ما به خودش پشت کرد [و] به خدا رو آورد. آن چیزهایى که نفسش خواهش داشت ، توجه به آن نداشت . همه توجهش به این بود جمهورى اسلامى را ایجاد کند.))

((این ، توجه به خدا بود، از خود گذشته بود، به خدا پیوسته بود. این رمز بود، این رمز پیروزى است .)) (58/1، 368/11)
7. شهادت طلبى ، اوج معنویت و رمز پیروزى

امـام امـت (ره ) بـدون اتـکـا بـه شـرق و غـرب و بـدون اسـتـفـاده از روشـهـاى رایـج مـانـند تـشـکـیـل حـزب ، تاءسیس روزنامه و یا روشهاى مسلحانه ، نهضت را شروع کردند. ایشان فقط با اتکا بر قدرت لایزال الهى و مدد گرفتن از مردم در صحنه ى اجتماعى توانستند انگیزه مردمى را بر اساس باورهاى دینى و مفاهیمى چون محرم ، عاشورا، شهادت ، و بدون وعده هاى مادى مدیریت کرده ، انقلاب عظیم اسلامى را به پیروزى رسانند.

((رمـز پـیـروزى مـا ایـن بـود کـه جـنـبـه فـقـط سـیـاسـى نـبـود، فـقـط بـراى نـفـت و امثال اینها نبود، جنبه معنوى بود، اسلامى بود. جوانان آرزوى شهادت مى کردند.)) (23/7)

معنویت امام آنچنان تحولّى در مردم ایجاد کرد که ((شهادت )) بزرگ ترین آرزوى جوانان و فـوز عـظـیـم شـد: ((مـلت مـا کـه در ایـن نـهـضـت پـیـروز شـد، ایـن فـقـط بـراى اتکال به خدا بود... . آن تحول این طور بود که شهادت را براى خودشان فوز عظیم مى دانستند. ... این رمز پیروزى بود.)) (502/6)

((ملّت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت این نهضت پیش رفت . اگر این عشق و علاقه نبود، ما هرگز در مقابل آن همه قدرت پیروز نمى شدیم ! مشت غلبه کرد بر تانک ها، بر تـوپ هـا. ایـن ایـمـان بود. این براى این بود که جوان هاى ما از مردن نمى ترسیدند. [و] شهادت را فنا نمى دانستند، شهادت را یک زندگى جاویدان مى دانستند.)) (332/9)

آرزوى کـشـتـه شـدن در راه مـعـشـوق و مـعـبـود، بالاترین درجه عرفان و معنویت است و رمز پـیـروزى : ((رمـز پـیـروزى ایـن اسـت کـه شـهـادت را آرزو بکنند و به حیات ، حیات مادى دنـیـایـى ، حیوانى ارزش ‍ قائل نباشند... . این رمز [پیروزى ] است که قرآن آورده است .)) (503/6)

یـکـى از عـوامـل مـهـم در هـر قـیـام و یـا در هـر جـنگى ، شجاعت و نترسیدن سربازان و قیام کـنـنـدگـان اسـت . جـنـگ روانـى در اصـل بـراى ایـجـاد رعـب در دل دشـمـن طـراحـى و اجـرا مـى شـود. امـّا در پـرتـو ایـمـان بـه خـدا و مـعـنـویـتـى کـه در دل مردم ، در برهه شکل گیرى انقلاب ایجاد شد، مردم و به ویژه جوانان ، جراءتى عظیم در دل خـود یـافـتند و همین جراءت ، آنان را در مقابل همه قدرت رژیم استوار نگاه داشت تا توانستند فجر پیروزى را به تماشا بنشینند.

((رمـز پـیـروزى ، اتـکـاى بـه قـرآن و ایـن شـیـوه شـیـعـه مـقـدس کـه شـهـادت را اسـتـقـبـال مـى کـردنـد بـوده ، خـوف در دل آنـهـا نـبـود! در عـیـن حـال کـه تـانـک هـا و مـسـلسـل هـا بـه روى آنـهـا آتـش مـى گـشـود، آنـهـا اسـتـقـبـال مـى کـردنـد، خـوف نـداشـتـنـد. مـشـت بـر تـانـک غـلبـه کـرد! مـشـت بـر مـسـلسـل غـلبـه کرد! مشت بر ابرقدرت ها غلبه کرد! این رمز را حفظ کنید... ملت ما تا با خداست ، پیروز است .)) (24/7)
8 . ایمان ، شالوده معنویت و پیروز کننده انقلاب

قـدم اول در رسـیدن به معنویت ، ایمان به خدا و روى آوردن به خالق هستى است . این قدم نخست در شرط تحول مردم و مسلح شدن به معنویت و سرانجام پیروزى است :

((آفـریـن بر این قدرت ایمان و قدرت بازوى عزیزان و صدها آفرین بر امّتى که خود را و جـوانـان خـود را از لجـنـزار و کـانون فساد و تیره روزى که رژیم شاهى براى آنان فراهم کرده بودند رها ساخته و به اوج عظمت و معنویت رساندند.))

((شـمـا سـربـازان اسـلام ، شـمـا جوانمردان با ایمان ، با ایمان خودتان شکستید این سدّ بـزرگ را، شـکـسـتـیـد ایـن قـوت طـاغـوتى را و این قوّه ى شیطانى را. شما با ایمان این پیشرفت را کردید. ... و خداوند شما را پیروز کرد و خدا شما را پیروز مى کند. مادامى که به خدا توجه داشته باشید.)) (136/7)

معنویت ، همانا ایمان و توجه به خداى تبارک و تعالى است :

((ایـن آزادى ... ایـن اسـتـقـلالى کـه خـداى تـبـارک و تـعالى به ما داده است و دست اجانب را کـوتاه کرده است ، این براى خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه و توجه به خداى تبارک و تـعـالى بـود کـه دسـت عـنـایـت حـق تـعالى بر سر این ملت سایه افکند و این پیروزى حاصل شد.)) (243/8)

((اجـتـمـاعات یا قواى مادى و معنوى و نیروى ایمان پیش رفتند و این نهضت عظیم را به پا کردند و آن قدرت هاى شیطانى را شکستند.)) (223/8)

(و سـرانـجـام آن کـه :) ((مـعنویت غلبه کرد بر مادیت ؛ خدا غلبه کرد به شیطان و غلبه دارد بـر شیطان !)) (427/8) ((ملّت ما براى خدا قیام کرده است و ملّتى که براى خدا قیام کند، از هیچ چیز نمى ترسد و آسیب نمى بیند.)) (26/13)

(و تـوصـیه :) ((عزیزان من ! ایمان خود را قوى کنید، گمان نکنید که قدرت مادى این کار را کرد. این حساب معنوى است و نه حساب مادى !)) (310/6)

((همان روحیه اى که در زمان رسول الله (ص ) براى مردم پیدا شده بود... . این روحیه در مـلّت مـا پـیـدا شده بود... . آنچه ما را غلبه داد، این روحیه بود، فلسفه نبود، جهان بینى نـبـود، اسلام شناسى نبود. هیچ این حرف ها نبود! (492/6) این چیزى [روحیه اى ] که شما را غـلبـه داد، مادامى که آن هست پیش شما، شما پیروزید! دعا کنید باشد! جدّیت کنید، جدّیت کـنـیـد کـه نـگـهـش داریـد. خـدا بـه شـما عنایتى کرده است . این عنایت را حفظش کنید! نگهش دارید!)) (203/8)
نتیجه

((مـا مـى دانـیـم کـه ایـن انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران کوتاه کرد، با تاءییدات غیبى الهى پیروز شد. ... بنابراین نباید شک کرد که انقلاب اسلامى ایـران از هـمه انقلاب ها جداست : هم در پیدایش ، هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام .)) (401/21) شما گمان نکنید که [در مبارزه با رژیم مسلح شاه ] ایران داراى سلاح بـود. ایـران سـلاحـش سـنگ بود، چوب و مشت [...] لکن سلاح معنوى داشت . سلاح معنوى اش ایـمـان بـه مـکـتـب ، خـداى تـبـارک و تـعـالى ، توکل به مبداء قدرت و وحدت کلمه بود.)) (84/13)

((رمز پیروزى شما اول ایمان ثابت و بعد وحدت کلمه بود.)) (310/6) ((پیروزى موافق هـیـچ حـسـابـى [مادى ] نبود. آنها حساب هاى مادى را دارند... این حساب معنوى است نه حساب مـادى .)) (310/6) ((مـادامـى کـه آن [روحـیـه مـعـنـوىِ زمـان رسـول الله ] هـست ... شما پیروزید.)) (203/8) ((و خداوند شما را پیروز کرد و خدا شما را پیروز مى کند مادامى که به خدا توجه داشته باشید!)) (136/7)
پینوشتها:

230. جعفر بن محمد بن قولویه ، کامل الزیارات ، ص 387.

231. بـه عـنـوان نـمـونـه ، رابـرت لونـى و تـدا اسـکـاچـیل به ترتیب در کتاب هاى ریشه هاى اقتصادى انقلاب ایران و دولت تحصیلدار و اسـلام شـیـعـى در انـقـلاب ایـران ، بـه بـررسـى نـقـش عـامـل اقـتـصـادى ، مـارویـن زونـیس و فرخ مشیرى به ترتیب در کتابهاى شکست شاهانه و دولت و انـقـلاب اجـتـمـاعـى در ایـران ، به نقش روان شناختى ، ایرواند آبراهامیان و مثیاق پـارسـا بـه ترتیب در کتابهاى علل ساختارى انقلاب ایران و ریشه هاى اجتماعى انقلاب بـه عـلل سـیـاسـى ، عـلى دوانـى و حـامـد الگـار و گـیلزکپل ، به ترتیب در کتابهاى نهضت روحانیون ایران ، ریشه هاى انقلاب اسلامى ، و انـتـقـام خـداونـد بـه عوامل فرهنگى و سرانجام مایکل فیشر، نیکى کرى و فرد هالیدى در کـتـابـهـا و مـقـاله اخـتـلاف مـذهـبى تا انقلاب ، ریشه هاى انقلاب ایران و ((انقلاب ایران : تـوسـعـه نـامـوزون و مـردم گـرایـى مـذهـبـى )) مـجـمـوعـه عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامى در ایران را بررسى کرده اند.

232. بـراى سـهـولت در آدرس دهـى بـه سـخـنـان حضرت امام (ره )، از این پس تنها به شماره صفحه و شماره جلد کتاب صحیفه امام (ره ) (مجموعه آثار امام خمینى (ره )، مؤ سسه نشر و تنظیم آثار امام خمینى ، تهران ، 1378) اکتفا مى شود.

233. ولایت فقیه ، امام خمینى (ره )، (مؤ سسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره )، تهران ، 1377) ص 28 ـ 29.

234. چهل حدیث ، امام خمینى (مؤ سسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى ، تهران ) حدیث بیستم .

235. پیرامون انقلاب اسلامى ، مرتضى مطهرى ، ص 128.

236. مـانـنـد مایلز (Miies .R.T) که در آثار خود منکر معناى روشن و محصلى از غیب و خدا است .

تبلیغات