چکیده

بـى تـردیـد مـنـابـع انـسـانى بزرگ ترین سرمایه در مدیریت محسوب مى شود، منابع انـسـانـى را هرگز نباید با امکانات فیزیکى یا تکنولوژیکى مقایسه نمود، همه کسانى کـه در عـرصـه مـدیـریـت مـوفـق بـوده انـد، نـسـبـت بـه نـقـش ‍ و جـایـگـاه بـى بـدیـل مـنـابـع انـسـانـى در مدیریت توجه کامل داشته براى شاءن و منزلت انسان اهمیت و احترام ویژه قائل بوده اند. ضرورت حضور مدیریت در جمیع عرصه هاى فعالیت انسانى از یک سو، و پیچیدگى هاى حاکم برقاعده مندیهاى روابط انسانى از سوى دیگر، موضوع روابط انسانى در مدیریت را بـرجـسـته و داراى اهمیت به سزایى کرده است . نوشتار حاضر با تمرکز بر روابط انـسـانـى در مـدیـریـت کـوشـیده است ابعاد مختلف این موضوع را به اختصار شرح و بیان نماید.

متن

بدون ترید چگونگى روابط انسانى در مدیریت ، تابع نوع نگرش به انسان است . در مـکـتـب اسـلام کـه بـیـش از تـمـام مـکاتب بر ارزش انسان و رشد و تعالى مادى و معنوى او، تـاءکـیـد گـردیده در قلمرو مدیریت نیز توجه کافى به انسان و ابعاد بالاترین اهداف بـه شمار مى آید؛ لذا بدیهى است روابط انسانى در مدیریت نیز مورد توجه بوده است . پیامبر اسلام (ص ) در حدیثى مدیر را نیازمند سه ویژگى مى داند:

1. تقوا، که او را به خدا متصل نماید و از موج هاى شیطانى بر خاسته از هواهاى نفسانى دور نماید؛

2. سعه صدر که زمینه ظرفیت روحى و روانى او را ارتقاء بخشد؛

3. مـهـارتـهـاى ارتـبـاطـى کـه بتواند همکارانش را همچون پدرى مهربان در زیر چتر محبت خویش قرار بدهد.229

مـدیریت (Management) در تعریف جامع خود عبارت است از: ((دانش و هنر به کارگیرى مـنـابع سازمانى (انسانى ، مالى ، فیزیکى و اطلاعاتى ) براى دستیابى به اهداف معین به شیوه مطلوب و اثربخش .))230

احـراز نـقش مدیریت و شرط کسب توفیق در آن ، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهایى است که یـکـى از مهم ترین آنها روابط انسانى در مدیریت یعنى هنر ارتباطات انسانى مى باشد، آنـچـه در ایـن نـوشـتـار مـى آیـد گـذرى است بر مقوله روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى .
اهمیت و ضرورت مدیریت

مـدیـریت ضرورتى اجتناب ناپذیر براى هر سازمان و اجتماع است . چه اینکه در فرض ‍ فـقـدان مـدیـریـت ، رشـتـه امـور از هم مى گسلد و شیرازه کارها به هم مى ریزد. در منابع دیـنـى ، در اهـمـیـت مدیریت حضرت على (ع ) در حدیثى ضرورت وجود مدیریت را چنین بیان فـرموده است : ((لابدّ للناسِ مِن امیرٍ برِّ او فاجرٍ))231 چاره اى نیست براى مردم که امیر (مـدیـر) داشته باشد، خواه نیکوکار باشد خواه تباهکار. همچنین پیامبر اکرم فرموده است : ((اذا کـانَ ثـَلاثـةٌ فى سَفَرِ فَلْیُوُمِّروُا اَحَدُهُم ))232 هنگامى که سه نفر در سفر بودند، بایستى از یک نفرشان فرمان ببرند. در جایى که سه نفر نیازمند به مدیر است ، حساب مـجـمـوعـه هـاى بـزرگ تـر کـامـلاً روشـن اسـت . اسـاسـاً یـکـى از مـهـم تـریـن عـوامـل و زمینه هاى رشد و هدفمند با کاربست بهینه منابع و امکانات در کوتاهترین زمان ، بـیـشـتـرین و بهترین دستاوردها را به ارمغان مى آورند. بى تردید وجود چنین مدیرانى ، سرمایه عظیم یک ملت و مملکت به شمار مى رود و رمز اساسى پیشرفت محسوب مى شود.
اهمیت روابط انسانى در مدیریت

در حالى که تنها از ابتداى قرن بیستم به تدریج تئوریهاى روابط انسانى در مدیریت شـکـل مـدوّن و آکـادمـیـک پـیـدا مـى کـرد، از روزهـاى آغـازیـن ظـهـور اسـلام تـشـکـیـل مـدیـریـت نبوى در قلمرو اداره جامعه اسلامى ، موضوع روابط انسانى در مدیریت مورد اهتمام وافر آموزه هاى اسلامى بود. خوشبختانه از رهگذر آن اهتمام در آموزه هاى دینى ، پژوهشگران عرصه مدیریت اسلامى در این باره از پیشینه بسیار پربارى برخوردارند.

روابـط انسانى از نظر مفهوم شناسى به معناى ایجاد مناسبات انسانى سالم ، به منظور ارتـقـاء رضایت خاطر و نیرومند کردن روحیه افراد و ایجاد اشتراک مساعى بیشتر انسانها مـى بـاشـد؛ روابـط انـسـانى در مدیریت شریان حیات مدیریت و قلب تپنده سازمان است ، دانـش روابـط انـسـانـى بـا ایـجاد محیط سالم ، نشاطانگیز، و آرامش بخش ، موجب بیشترین بازدهى باکمترین هزینه مى گردد.

در عصر عجایب فن آورى ، ما مى توانیم به ماه پیام بفرستیم و فضا پیماهاى پژوهشى را بـر سـطـح مـریـخ بـنـشـانیم ، ولى برقرارى رابطه انسانى با افرادى که در کنار هم هستیم را دشوار مى یابیم .

نـظـر بـه اهـمـیـت مـوضوع روابط انسانى در مدیریت این نوشتار درنظر دارد به اختصار عوامل و مؤ لفه هاى تسهیل کننده ایجاد روابط انسانى در مدیریت را آفتابى گرداند.
ماهیت روابط انسانى از منظر اسلامى

تحقیقات بیانگر وجود رابطه مثبت بین متغیر روابط انسانى در مدیریت و ارتقا بهره ورى ، سلامت عمومى کارکنان و رضایتمندى شغلى است . به صورتى که مى توان گفت انسان هـا مـانـند صندوق رمزدار هستند، گشودن درب توانایى و خلّاقیت آنان ، مهارت ، دانش و هنر مـى طـلبـد.آنـچـه مسلم است این صندوق هرگز با تهدید یا زور گشوده نمى شود، بلکه نیازمند دانش انسان شناسى ، مهارت روابط انسانى ، و هنر مهرورزى و محبّت است .

خلل پذیر بُود هر بنا که مى بینى

مگر بناى محبت که خالى از خلل است

بـر اسـاس یـافته هاى روان شناختى نظام کنش ورى انسان تحت تاءثیر مستقیم الگوهاى انـگـیـزشـى اوسـت ، و انـگـیزه آدمى برخاسته از نوع دلبستگى محبت آمیزى است که بدان مـوضـوع پـیـدا مـى کـنـد. از سوى دیگر مقوله محبت در بستر فرهنگ توحیدى و جهت گیرى مـذهـبـى ، مـعـنـاى خـاص یافته ، جلوه ویژه پیدا مى کند. از این رو ماهیت روابط انسانى در چارچوب فرهنگ دینى ، رابطه اى زایشى با ارزشهاى برخاسته از پذیرش قادرى مطلق براى هستى که محبوب حقیقى به شمار مى رود، نسبت عمیق پیدا مى کند لذا در قرآن کریم فـرمـوده اسـت : ((و الذیـن آمـنـو اشـد حُبّاً للّه )) و ((رُحَما بینهم )) و سرانجام ((یُحِبُّهم و یـحـبـونـه )) یـعـنـى خـط مـشى کلى در روابط انسانى عشق و محبت است . ولى محبتى که در طـول شـعـاع عشق الهى شکل مى گیرد. بنابراین براساس جهت گیرى توحیدى آن روابط سحرانگیز داشته باشد.
آثار روابط انسانى در مدیریت

در پـرتو روابط انسانى سالم و سازنده ، آثار مثبت فراوانى نصیب افراد و سازمان مى گردد. که برخى از آنها عبارت است از:

1. محیط کارى و سازمانى آرام بخش و نشاطانگیز؛

2. ارتقاء احساس امنیت روحى و روانى ؛

3. نیرومند سازى روحى کارکنان ؛

4. افزایش رضایتمندى از کار و زندگى ؛

5 . شکل گیرى فضاى همکارى و همیارى ؛

6 . تشکیل صمیمیت و اخوت اسلامى ؛

7. ایجاد زمینه رشد و بالیدگى مادى و معنوى ؛

8 . ارتقاء سطح سلامت عمومى و بهداشت روانى ؛

9. پیشگیرى از هَدَرْ رفتِ انرژیهاى مادى و معنوى ؛

10. جلوگیرى از کم کارى و بى کارى پنهان ،

11. ارتقاء بهره ورى و سطح تولید،

بـطـور کـلى بـذل تـوجـه بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت ، حداقل متضمن دو فایده بزرگ است :

اوّل : مـدیـر از ایـن طـریـق مـى تـوانـد از نـیـازهـا، کمبودها و گرفتاریهاى افراد مجموعه مـدیـریـتى خویش ، آگاه و مطلع گردد و بدین وسیله با آنها همدلى و دلجویى نموده ، در حـد تـوان در رفـع مـشـکـل ایـشـان اقـدام نماید، تا انگیزه افراد را براى تلاش و همکارى تقویت کند.

دوم : از طـریـق آشنایى با مشکلات کارکنان ، مدیر مى تواند از مشکلات سازمان نیز آگاه گـردد، و با تدابیر و اقدامات مقتضى از بروز مشکلات پیچیده جلوگیرى تصمیم گیرى نـا مـقـبـول گـردیـده باعث انحراف از اهداف و ماءموریت شود. برخى از پیامدهاى منفى بى اعـتـنـایـى بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت بـه شـرح ذیل است :

1. تقاضاى مرخصى هاى نا بهنگام ؛

2. ابراز کسالت ، بى حالى و خستگى ؛

3. افزایش ضریب اشتباهات و حوادث کارى ؛

4. بروز تعارض منافع بین افراد؛

5 . ایجاد کدورت و دشمنى بین کارکنان ؛

6 . افزایش نقل و انتقالات بى مورد؛

7. بى نظمى و سرپیچى از مقررات ؛

8 . افزایش غیبت هاى غیر مجاز و اقدام به توجیه آن ؛

9. آمادگى براى بروز اختلالات روانى ؛

10. احساس کهترى و درماندگى .233

نـظـر بـه آثـار و پـیامدهاى موضوع روابط انسانى در مدیریت ، ضرورت دارد با رعایت نـکـاتـى در جـهـت غـنـى سـازى روابـط انـسـانى فضاى کارى مناسب و مطلوب براى ایجاد هـمـکـارى ، و مـهـرورزى بـیـن افـراد فـراهم گردد: برخى از نکات کاربردى در این باره عبارت است از:

1. گزینش مسئول نیروى انسانى سالم و دانا؛

2. توجه علمى به تناسب نظام پاداش و تکلیف ؛

3. توجه علمى و عادلانه به نظام تشویق و تنبیه ؛

4. ایجاد فضاى رقابت مثبت و سازنده ؛

5 . توجه به نظام آموزش ، بویژه آموزش مهارتهاى روابط انسانى به مدیران ؛

6 . نهادینه سازى نظام نظارتى و انضباطى ؛

7. توجه عملى به ایده ها و اندیشه هاى سازنده افراد؛

حـضـرت عـلى در ایـن زمـیـنـه فرموده است : ((آن گونه از آنان تفقد نما که پدر و مادر از فرزندانشان تفقد و دلجویى مى نمایند)).234

بـه عـنـوان مـثـال در صـورت بروز واقعه اى نظیر جشن یا عزا، براى هریک از کارکنان ، تـفـقـد مـدیـر و حـضـور وى در مـراسـم ، نـمـونـه اى از بذل توجه و تفقد پدرانه به شمار مى رود.

پیش نیازها و لوازم تحکیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى

آنچه بیش از هر چیز در الگوى روابط انسانى مؤ ثر است . نوع نگرش به جهانِ هستى و انـسـان اسـت . در نـگـرش تـوحـیـدى ، حـریـم خداوند محترم ، عدالت مقدس و انسان موجودى ارزشـمـنـد و اشـرف مـخلوقات آفرینش محسوب مى شود. در این چارچوب هنجارها و ارزشها داراى اعتبار و ضمانت درون ذات دارد و حضور خداوند در تمام عرصه هاى فردى و اجتماعى پذیرفته شده است .

بـرخـى از پـیـش نـیازها و لوازم تحکیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى عبارت است از:

1. عـدالت ؛ عـدالت بـا ارزش تـرین معیار زندگى تعالى بخش است ، عدالت مبناى تمام حـرکـت هاى صحیح است ، با وجود عدالت ، همه چیز در جاى واقعى خود قرار مى گیرد، هر کـس بـه حق خود دست مى یابد، با عدالت همه امور سامان بهنجار مى گیرد، وقتى عدالت رعـایـت گـردد کـسـى نـاچـار نـمـى شـود حـق خـود را از طول تاریخ رنج بشر پیش از کمبود امکانات مختلف ، از بى عدالتى و تبعیض بوده است . بـى تـردید بى عدالتى و تبعیض ‍ یکى از بیماریهاى روانى رایج مدیریت به شمار مـى رود کـه بـر روابـط انـسـانـى سـالم در مـدیـریـت خلل وارد مى کند.

2. اعـتماد؛ وجود اعتماد پایه و مایه اصلى روابط انسانى به شمار مى رود، اعتماد تاءمین کننده روابط انسانى سالم و تضمین کننده پایدارى آن است .235

3. نـرمـى و مـدارا؛ هـیـچ عاملى نظیر ((رفق و مدارا... در تحکیم روابط انسانى اثر بخش ‍ نـیـسـت ، قـرآن مـجـیـد یـکـى از دلایـل تـوفـیـقـات شـگـفت انگیز در مدیریت نبوى (ص ) را، عامل رفق و مدارا و ملایمت آن حضرت بیان فرموده است :

فـَبـِمـــَا رَحـْمـَةٍ مـِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَ نفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ. (آل عمران : 159)

پـس بـه مـوجـب لطـف و رحـمـت الهـى بـا آنـان نـرم خـو و نـرم دل شدى ، و اگر تند خو و سخت دل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مى شدند، پس از آنان در گذر و بر ایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت نما.

تـحـول عظیمى که توانست مدیریت نبوى (ص ) در جامعه بدوى آن روزگار بوجود آورد و از مـردم جـاهـل ، بـى فـرهـنگ و بت پرست و خرافى ، انسان هاى پاک ، وارسته ، متعالى و مـحـبـوب تـربـیـت نـمـایـد، این نبود مگر در پرتو مدیریت و صمیمیت و اخوت اسلامى ، در پرتو ارزشهاى دینى .

حضرت على (ع ) نیز در این باره فرموده است : ((الرِّفقُ یُؤَدى الى السِّلم ))؛236 رفق و مدارا به آشتى و سازگارى مى انجامد. همچنین فرموده است : کسى که در امور، رفق و مدارا در پیش گیرد، به آنچه از مردم مى خواهد دست مى یابد.237

4. مـحـبـت ؛ خـداونـد مـتـعـال ، انـسـان را بـه گـونـه اى آفـریـده اسـت کـه جـان و دل او شـیفته و تشنه محبّت است ؛ شخصیت آدمى چنان است که اگر از کسى محبت بیند، جذب او مـى گردد و کمر به خدمت وى مى گمارد، که فرمود: ((الانسان عبید الاحسان ))؛ آدمى عبد احـسـان است . بى گمان یکى دیگر از اسرار توفیق مدیریت نبوى (ص ) در میان آن جامعه بدوى ، همانا راءفت و محبت بود، خداوند در معرّفى این بُعد از سیماى نبوى فرموده است : ((مـا تـو را جـز بـه عـنـوان رحـمـتـى بـراى جهانیان نفرستادیم ))238 و در آیه اى دیگر فـرموده است : ((همانا رسولى از خودتان به سوى شما آمد که رنج هاى شما بر او سخت است و بر هدایت شما بسیار حریص و نسبت به مؤ منان ، به آسانى و مهربان است ))239 در سایه راءفت و محبّت است که انسان مى تواند نه تنها از اشتباهات دیگران به آسانى درگـذرد، بـلکـه بـدیـهـاى ایـشـان را بـه خـوبـى پـاسـخ بـدهـد. خـداونـد مـتـعـال در ایـن باره در سوره فصلت آیه 34 دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است ، گویى دوستى گرم و صمیمى بر قرار است .))

5 . سعه صدر؛ یکى دیگر از لوازم و پیش نیازهاى ایجاد روابط انسانى اثر بخش داشتن سـعـه صـدر و ظـرفـیت روحى است . هر مدیرى براى کسب موفقیت نیازمند همکارى مشتاقانه همکاران خویش است .

تـحـقق همکارى و همیارى مستلزم وجود سعه صدر در روابط انسانى است . حضرت على (ع ) مـهـم تـریـن وسیله لازم براى مدیریت را داشتن سعه صدر و سینه اى گشاده مى داند و مى فرماید:

آلةُ الرّیاسَةِ سِعَةُ الصدر.

6 . خـیرخواهى ؛ در صورتى انسان خیر خواه دیگران خواهد بود که در روابط بین فردى خـود مـعـیـار قـرار دهـد یعنى آنچنان با دیگران رفتار کند که دوست دارد با او چنین رفتار شود، مدیر خیر خواه همراه دغدغه مصلحت خود و سازمان نسبت به وضعیت کارکنان نیز حساس و مـتـعـهـد اسـت . خـیـر خـواه دیـگـران بـودن بـاعـث پـخـش بـذر مـحـبـت در دل ایشان مى گردد، در محبت همان اکسیر اعجاب آمیز دستگاه وجود انسان هاست . حضرت على (ع ) فـرمـوده اسـت : ((النـّصـیـحـةُ تُثْمِرُ دریافت مقدارى سوخت ، بدون احساس و عاطفه و ادراک و شـعـور، کـار انجام مى دهد، از آنان توقع کارداشت خیر خواهى و همدلى مدیر باعث ارتـقـاء انـگـیـزه کـار و تـلاش در کارکنان مى گردد، خیر خواهى مدیر بدین معنا نیست که مـدیـر صـبر کند تا مشکلات بزرگى براى افراد پیش آید و آن گاه در جهت رفع آن به یـارى او بـشـتـابـد، بـلکـه گـاهـى یـک دلجـویـى و احـوال پـرسـى سـاده مـى تـوانـد تاءثیر شگرفى در روحیه طرف برجاى بگذرد و تا مدتها او را دلگرم سازد.

7. تـواضـع ؛ هـیـچ گـاه بـا فـخر فروشى و خود بزرگ بینى روابط انسانى سالم و نیروبخش ‍ متحقق نمى گردد. حضرت على (ع ) خطاب به مالک اشتر مى فرماید:

((زنـهـار بـیـن خـود و کـسـانـى کـه بـر آنـهـا حـکـم مـى رانـى حـجـاب جـاه و مـقـام حائل نکنى .))240

امـیـر المؤ منین (ع ) در فرازى از نامه اى که به محمد بن ابى بکر حاکم مصر مى نویسد فـرمـوده اسـت : ((بـالت را بـراى مردم بخوابان (فروتن باش )... و با آنان گشاده رو باش ، و بین آنها در نگاه کردن تفاوت نگذار (تبعیض روا مدار).241

8 . جـاذبـه هـاى فـیـزیـکـى ؛ بـه طـور کلى همه افراد داراى حس زیبایى شناسى و زیبا گـرایـى هـسـتـنـد، جـاذبه هاى ظاهرى همچون مرتب بودن ، پوشش شیک ، صداى دلنشین و ملایم ، هماهنگى میان اندیشه و رفتار، و توازن در بینش و نگرش همه مى تواند تاءثیر تـعـیـین کننده اى بر روابط انسانى داشته باشد. اسلام نیز در این باره سفارش فراوان بـه امـر مـسـواک و اسـتـعـمـال عِطر خوش ، آراستگى ظاهرى شده است ، و حتى توصیه به تـقـدیـم امام جماعت خوش سیما بر دیگران در فرض تساوى شرایط گردیده است که امین امور همگى بیانگر نقش مثبت عامل یاد شده در جامعه است .242
توصیه هاى مشاوره اى

بـه مـنـظـور تـحـکـیـم روابط انسانى به مدیران توصیه مى گردد نسبت به نکات زیر توجه کنند و اهمیت قائل باشند.

ـ در هـر مـقـامـى کـه هستید، هیچ گاه خود حقیقى خویش را فراموش نکنید، ((اَنا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین ))243

ـ خـود را مـشـتـاق پـیـشـرفـت کارکنانتان نشان بدهید، و به راستى نیز چنان باشید، و راه ترقى و پیشرفت را بر آنان مسدود نکنید؛

ـ در برابر کارکنان حالت پر ترس و باز پرسى به خود نگیرید، تلاش و کار ایشان را با بلندنظرى ارزیابى نمائید؛

ـ ارزش کار نیک را بشناسید و به هنگام خود قدردانى کنید؛

ـ بـراى شـنـیـدن مـطـالب و نـقـطـه نـظـرهـاى کـارکـنـان آمـادگـى داشـتـه بـدان اهـمـیـت قائل شوید، بکوشید در این باره شنونده فعال باشید؛

ـ در اظهار نظرها و قضاوتهاى جانب انصاف را در نظر بگیرید؛

ـ به رویدادها جنبه شخصى ندهید؛

ـ هرگز نزد دوستان ادارى با بیهوده گویى وقت را صرف نکنید؛

ـ کـارکـنـانـى کـه مـى خواهند شما را ملاقات کنند، حتى المقدور بى درنگ بپذیرد و عاطفى برقرار کنید؛

ـ از بیمارى روانى رایج مدیریتى یعنى تبعیض به شدّت دورى کنید؛

ـ بیش از آنچه مى گوئید عمل کنید، رفتار شما گویاتر از گفتار شماست ؛

ـ سـعـى کـنید در تمام صحنه هاى شادى و غم کارکنان ، خود با نماینده شما حضور داشته باشد؛

ـ به قول و قرارهاى بین خود و همکارانتان ملتزم باشید؛

ـ گـرچـه مـمکن است تعریف و تحسین بیشتر مارا مسرور کند، ولى بیش از آنها بر انتقادات سازنده و خیر خواهانه بها و ارزش بدهید.

ـ حریم حرمت شخصیت افراد را عمیقاً پاس بدارید.

ـ بـدون تـکـلّف در جمع کارکنان حاضر شوید، هرازگاه نظر همگان از امکانات و سرویس هاى عمومى استفاده نمائید؛

ـ بـه رشـد و بـالنـدگـى مـادى و مـعنوى کارکنان قلباً و عملاً اهمیت بدهید، و از رشد آنها نهراسید؛

ـ هـمـواره بـه یـاد داشـتـه باشید کلید طلایى در روابط انسانى معیار قرار دادن خود است یـعـنـى چـنـان رفـتـار کـن کـه مایل هستى با تو آن گونه رفتار شود. و بدانید آنچه با تـهـدیـد در صـدر رسـیـدن بـدان هـسـتـیـد، بـا راءفـت و مـحـبـت راحـت تـر و کـامـلتـر حاصل مى گردد.244
نتیجه گیرى

بدون شک مشکل اساسى اجتماع ما، مسئله کمبودها نیست ، بلکه موضوع ضعف برخى مدیریت هـا اسـت ، کـه چـاره آن دورى جـسـتـن از خـود باختگى در حیات بخش ‍ اسلامى است . الگوى مدیریت اسلامى با وجود توجه کامل به شیوه ها و راهکارهاى نوین ، نگرشى توحیدى به انـسـان داشته وى را سرمایه بى بدیلى مى شمارد که داراى شاءن و منزلت قُدسى است از ایـن نـظـر غـایـت تـمـام فـعـالیـت هـا و مـدیـریـت هـا، تـحـقـق رشـد و بـالندگى مادى و تکامل و تعالى معنوى انسان براى وصول به قرب حق است .

روابـط انـسـانـى عـنـوان قلب تپنده مدیریت و سازمان تنها در پرتو مؤ لفه هاى همچون عـدالت ، مـحـبـت ، تـواضـع ، مـدارا و خـیر خواهى متحقق مى گردد. رعایت روابط انسانى در مدیریت باعث مى گردد اهداف مادى و معنوى مورد نظر در مقیاس فرد و سازمان به صورت کامل تر، سریع تر و با هزینه کمتر بدست آید.
پینوشتها:

229. اصول کافى ، ج 1، ص 407.

230. آقـا پـیـروز، عـلى و هـمـکـاران ، مدیریت در اسلام ، سمت ، تهران ، 1383، ص 4؛ و علاقه بند، مدیریت رفتار سازمانى ، ص 5.

231. نهج البلاغة (فیض الاسلام ) خطبه 40.

232. کنزالعمال ، ج 6، ص 717، ح 17550.

233. آشـفـتـه تهرانى ؛ امیر، روابط انسانى در مدیریت ، دانشگاه اصفهان ، بى تا، ص 18.

234. نهج البلاغه ، نامه 53.

235. ر. ک : عـلى آبـادى ،عـلیـرضـا، مـدیران جامعه اسلامى ، رامین ، تهران ، 1377، ص 300.

236. غررالحکم ، ح 902.

237. نهج البلاغة ، نامه 26.

238. انبیاء، آیه 107.

239. توبه ، آیه 128.

240. نهج البلاغه ، نامه 68.

241. نهج البلاغه ، نامه 27.

242. ر. ک : بحار الانوار، ج 16، ص 248، ج 73، ص 131، ج 76، ص 300، و رساله هاى علمیه مراجع تقلید شرایط مستحبى امام جماعت .

243. مـحـدث قـمـى ، شـیـخ عـبـاس ، مـفـاتـیـح الجـنـان ، دعـاء کمیل .

244. بـراى مـطـالعه تفضیلى در این باره ر. ک : مدیریت در اسلام ، انتشارات پژوهشگاه حـوزه و دانشگاه ، 1382، روابط انسانى در مدیریت ، نشر رامین ، 1368، روابط انسانى در مدیریت و سازمان ، نشر رامین

تبلیغات