آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

حکیم سنایی از معدود شاعرانی است - در سرتاسر ادبیات فارسی - که در باب موقعیت شعر و شاعر در هستی عمیقا اندیشیده و طرحی استوار و مبنادار در این باب ارایه کرده است. سنایی با تکیه بر مساله نحوه صدور صادر اول از حق - عقل از کلمه یا باری - و امتداد سلسله مراتب وجود بر اساس آن به تبیین موقعیت شعر در هستی پرداخته است و شاعر را پس از نبی و ولی، سومین رکن ظهور خداوند در بطن وجود قلمداد کرده است. بر همین اساس از دیدگاه سنایی،‌ شاعر امتداد ولی است و ولی امتداد نبی؛ با این تفاوت که شاعر، ارتباط مستقیم با ذات الهی ندارد و به بطن وجود حق راه نمی یابد. همین گونه شعر در پی وحی و الهام می آید اما ذاتا از آن دو جداست. سنایی برای تبیین این دیدگاه از سه منبع عمده تفکر یونانی - به ویژه فلوطین و افلاطون - سنت اسلامی و میراث باطنی صوفیان استفاده می کند و به تاویل بسیاری از باورداشتهای مشهور فرهنگ اسلامی - ایرانی می پردازد، ضمن آن که - بر همین مبنا - برای نخستین بار به تبیین خاستگاه وجودی شعر و شاعر می پردازد که در نوع خود بسیار استوار و بدیع است. هدف این مقاله، بازکرد نگاه تازه سنایی در همین باب است.

تبلیغات