چکیده

متن

انجام هر کاری بدون در نظر گرفتن هدف امکان‏پذیر نیست.ورزشکار تمرینات ورزشی را به خاطر تندرستی انجام می‏دهد و بیمار داروی تلخ پزشک را می‏خورد تا سلامت جسم را دوباره به دست آورد.بنابراین تشکیل خانواده و پیوند دو انسان نیز نمی‏تواند بدون هدف انجام گیرد.
مطالعه آیات قرآن این واقعیت را آشکار می‏کند که هدف از ازدواج و پیوند دختر وپسر وصول به آرامش و سکون است.خداوند در قرآن می‏فرماید:و جعل منها زوجها لیسکن الیها- یعنی خداوند پیوند ازدواج را به خاطر وصول به سکون و آرامش به وجود آورد.
عده‏ای از روان‏شناسان دوره جوانی را به دریایی که دچار طوفان شدیدی شده است تشبیه کرده‏اند، زیرا در این دوره جسم و روان دختران و پسران دچار التهاب و هیجان می‏گردد.حال برای تسکین این التهاب‏ها چه باید کرد؟کدام عامل می‏تواند این هیجان طبیعی را آرامش ببخشد؟
خداوند در قرآن هدف از ازدواج را لتسکنوا الیهاتعیین کرده است، یعنی جوانان با پذیرش ازدواج خود را به آرامش وسکون می‏رسانند.
و اما منظور از نوشتن این مقاله این است که دختران و پسران آگاهی کامل پیدا کنند که هدف اساسی از ازدواج چیست، چگونه و چه‏سان باید به این هدف دست بیابند و برای حفظ سکون و آرامش، چه کارهایی را باید انجام بدهند و چه اموری را باید ترک کنند.
پیوند زناشویی عمیق‏تر از کام‏جویی و لذت جنسی است، بلکه از دوستی و محبت نیز ژرف‏تر است، زیرا ازدواج نه فقط بر پایه مودت، بلکه بر اساس عاطفه و رأفت بنا می‏شود.
خداوند در قرآن می‏فرماید:و جعل بینکم موده و رحمه-خداوند در دلهای همسران بذر مودّت و رحمت افشاند تا با ایجاد محبت و رأفت زندگی زناشویی گرمی و استحکام بیابد.
کلمهودّکه ریشه آن مودّت است، کلمه‏ای است که بر محبت دلالت می‏کند.اگر بگوییم به فردی مودّت داریم، یعنی وی را دوست داریم.چنانکه کلمه ودود به محبت کننده و دوستار اطلاق می‏گردد.
کلمهرحمتدر لغت به معنای رقت قلب و تأثر و هیجان و مهربانی آمده است.بنابراین از آنجا که ازدواج عامل سکون جسم و روان است باید بر اساس محبت و مهربانی استوار گردد، و الاّ دیری نمی‏پاید که به جدایی می‏انجامد. پروردگار مهربان در دلهای همسران دوستی خالص و الفتی بی‏شائبه آفرید و زن و شوهر تا حدّ فداکاری و از خودگذشتگی به یکدیگر عشق و علاقه دارند.از این رو عشق همسری و مهر زناشویی بخشی پاک و مقدس و دور از هر نوع فریب و نیرنگ است.پروردگار متعال کشش و تمایل خاصی در نهاد انسانها قرار داد تا بر پایه آن دوستی و محبتی عمیق و طبیعی به زندگی زن و شوهر فروغ و گرمی بخشد.
بنابراین دوستی همسران از فطرت و سرشت آدمیان نشأت گرفته است و عشق و علاقه به زندگی خانوادگی ریشه‏ای در ذات آدمی دارد و واقعیتی طبیعی است.با توجه به مقدمات ذکر شده معلوم می‏شود، که بر خلاف پندار جمعی که تصور می‏کنند تنها عامل پیوند زن و شوهر تمایل جنسی است، باید دانست که غریزه جنسی عامل نیرومندی برای کشش و جذب زن و مرد به یکدیگر است، امّا آنچه به زندگی زناشویی گرمی و دوام می‏بخشد و پیوند ازدواج را محکم و پایدار می‏سازد، عاطفه و محبت است.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می‏فرمود: قول الرجل للمرئه انی احبّک لا یذهب من قلبها ابدا-وقتی مردی به زنش می‏گوید که تو را دوست دارم، حلاوت و شیرینی این جمله از قلب همسرش زدوده نمی‏شود.
کارلکه یکی از برجسته‏ترین روان‏پزشکان است می‏گوید:غریزه عشق‏ورزی که در نهاد زن به ودیعه گذاشته شده است، تنها متوجه تماس‏های جسمانی نیست و بطور فشرده اینکه:زن مظهر مهر و محبت است.
شخصی خدمت رسول اکرم(ص)رسید و عرض کرد:یا رسول الله همسری دارم که وقتی به منزل می‏روم، خود در خانه را باز می‏کند و به رویم تبسم می‏نماید.با من می‏نشیند و می‏گوید و می‏خندد و بالاخره اگر غم و خستگی و اندوهی داشته باشم، آن را رفع می‏کند.پیغمبر فرمودند:این زن یکی از عمال(کارگزاران) خداست.
استاد حسین مظاهری نیز در کتابش چنین می‏نویسد: مرد هر روز با تبسم و با نشاط بگوید:خانم من تو را دوست دارم.خانم هم با تبسّم بگوید: دنیا را اگر به من بدهند من تو را نمی‏دهم، همه فدای تو.این گونه برخورد کوچک است، اما از نظر جلب محبت بسیار بزرگ است.
دوست داشتن آن کس که شما را دوست دارد، تمجید کردن کسی که شما را تمجید می‏کند، لذتی است مافوق لذت‏های بشری. باید بین زن و مرد چنین حالتی ایجاد شود، و الا ازدواج به عوض سعادت، نکبت نصیب ما می‏سازد و به عبارت دیگر ازدواج شرکت و اتحاد روحی دو نفر است که می‏خواهند از هر جهت وحدت پیدا کنند.
بالاخره عشق بزرگترین دوستی‏ها، وبی‏ریاترین مناسبات و عالی‏ترین فداکاری‏هاست.بهتر است زندگی زناشویی را با عواطف گرم و صمیمی و احساسات محبت‏آمیز شروع کنیم و ادامه دهیم و از پیچ و خم قانونی و دستورهای خشک صرف‏نظر کنیم.
در تحکیم و تداوم علاقه‏ها و صمیمیت‏ها
بدون تردید عموم پیوندهای ازدواج با عشق و علاقه آغاز می‏گردد، ولی برای اینکه شوق‏ها و علاقه‏های زن و مرد به یکدیگر تداوم یابد، زن و مرد هر دو باید اصولی را رعایت کنند.
به مردان توصیه شده است که روابط خود را بر اساس حسن معاشرت و مدارا کردن استوار نمایند.خداوند در قرآن می‏فرماید که با زنان به خوبی معاشرت داشته باشید.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود:بهترین افراد شما کسی است که برای همسرش بهترین باشد و من برای همسرانم از بهترین‏ها هستم.
در همه حال با زن مدارا کن و با او مصاحبت نیکو داشته باش تا زندگی تو با صفا گردد و امّا در مورد زنان چنین آمده است: زنی که کج‏خلقی همسرش را تحمل کند خداوند به او پاداشی همانند پاداش آسیه همسر فرعون عطا کند.
اگر زنی شوهرش را با زبان بیازارد، خداوند هیچ عمل نیکی را از او قبول نکند، مگر آنگاه که همسرش از او راضی شود.
به زن و شوهر توصیه شده است که خود را برای یکدیگر بیارایند و باز تأکید شده است که زن و شوهر خود را برای یکدیگر معطر و خوشبو سازند و نظافت و پاکیزگی را رعایت کنند.
همچنین به همسران سفارش شده است که احترام یکدیگر را نگه دارند و همدیگر را با القابی زیبا و پسندیده مورد خطاب قرار دهند. رسول خدا به همسرش لقبحمیرایا گل سرخ داده بود.ونیز شایسته است که زن و مرد در موقع خروج و ورود، با صداقت و صفا با هم برخورد نمایند.به عنوان مثال مرد موقع ورود به منزل، به همسر خود سلام کند و در حین خروج از او خداحافظی نماید.
بدیهی است که این نوع احترامات در جلب و جذب زوجین بسیار مؤثر است و بالاخره دلجویی‏ها، همدردیها، سپاسگزاری‏ها و پرستاریها در حفظ صمیمیت‏ها و گسترش آن مؤثر می‏باشد.
سخن کوتاه اینکه خداوند مهر و محبت و سوز و شوق زندگی را به زنان و مردان عطا کرده است و این هنرمندی زن و شوهر است که تا پایان عمر آنها را از دست ندهند و در تزاید و گسترش آنها تلاش نمایند.
منابع:
1-سوره اعراف، آیه 189
2-سوره الروم، آیه 21
3-سوره الروم، آیه 20
4-معجم بحار النوار، ماده حبب، تألیف آقای براوش
5-معجم بحار الانوار، ماده(عمال)، تألیف آقای براوش
6-معجم بحار الانوار، ماده سوء خلق

تبلیغات