چکیده

متن

نظر شما درباره وضعیت علوم انسانی در کشور چیست؟

برخلاف نگرانی برخی افراد دیگر که نگاه کمی دارند، معتقد هستم که در چند سال اخیر ما رشد خوبی در حوزه علوم انسانی داشتهایم. با توجه به مسئولیت بنده در مدیریت چند مجله بزرگ در حوزه علوم انسانی و ارتباط با تولید علم، احساس میکنم رشد بسیار خوبی در علوم انسانی و تولید علم در کشور صورت گرفته است، اما بهخاطر نیاز بزرگ انقلاب اسلامی و تحولی که این نسل به دنبال آن است و تغییراتی که نسل قبلی انجام داده است، این رشد نمود ندارد؛

هرچند این مسئله دلالت نمیکند که کاری صورت نمیگیرد. من معتقدم تحول خوبی در علوم انسانی هست. یک نمونه از تحول در حوزه علوم انسانی، مجلاتی است که من آن را اداره میکنم. در مجله علوم انسانی ده سال پیش حدود 80 مقاله در سال برای ما میرسید و به زبان عربی و انگلیسی چاپ میشد. یعنی محققان باید مقالات خود را به یکی از این زبانها ترجمه کنند؛ چون ما این مجله را برای جهان اسلام و خارج از کشور منتشر میکنیم. الان بیش از 150 مقاله در سال به ما میرسد که گاهی تعداد آنها به 200 هم میرسد. این نشان میدهد که این تحول حاصل شده است.

مخصوصاً وزارت علوم که سه کار مهم و جدی در این زمینه انجام داده است. نخست، اینکه آییننامة ارتقاء را در جهت تحول و راهگشایی در علوم انسانی متحول نموده است. دوم، کمیسیون هیئت ممیزی علوم انسانی ایجاد کرده، و در سومین اقدام هم جشنوارة فارابی را فعال نموده است. این امور از یک طرف و کمیتهها، کمیسیونها و ممیزیهای ارتقاء نیز از طرف دیگر، در حقیقت زمینه را در جهت پژوهشی رشد داده و باعث شدهاند که ما رشد مناسبی را در علوم انسانی مشاهده کنیم. من از این بابت احساس توفیق میکنم.

 

پس شما وضعیت علوم انسانی را رو به جلو میبینید؟

بله رو به جلو میبینم ولی کُند؛ کُند از آن جهت که انتظار خیلی بالاست. اگر از اول مطابق مدل پیش میرفتیم، الان شاید کمبودها برطرف شده بود و خودش را نشان میداد. اما تحول در این ده ساله خیلی خوب بوده است.

 

به نظر شما علوم انسانی در تمدنسازی اسلامی که الان یکی از دغدغههای اصلی مسئولین ارشد نظام است، چه نقشی میتواند داشته باشد؟

اگر خدا بخواهد، باید به آن تمدن مطلوب اسلامی، که بعضیها با تعابیر مختلفی بهعنوان تمدن شمارة دو اسلامی از آن یاد کردهاند، برسیم. نامهای دیگری که برای آن گذاشتهاند، تمدن اسلامی جدید، تمدن فاطمی شمارة دو و خلاصه به هر نامی که باشد، ما باید به سمت تمدن جدید اسلامی حرکت میکنیم و به آن برسیم.

تمدنی که بعد از حملة مغول سقوط کرد، دوباره با امید بر خدا و با کیفیت جدید، توان جدید و اقتضای مناسبات جدید خودش را نشان میدهد و این کار در حقیقت رشد مییابد. تمدنی که ما دنبال آن هستیم و بزرگان و طلیعة آن هم در حال پدیدار شدن است، در حقیقت مبانی، ملات و جوهرة علوم انسانی است. در نتیجه امکان ندارد علوم محض و تخصصهای محض که ابزار این تمدن هستند، بدون پشتوانة معرفتی که از علوم انسانی تغذیه میکند، بتوانند این تمدن را بوجود بیاورند.

تمدن عباسی، تمدن همدانی، تمدن فاطمی و تمدنهای مختلفی که ما در طول تاریخ اسلام داشتیم، و حتی تمدنهای بزرگی که مثل تمدن فینیقیه، بیزانس، یونانی، هندی و چینی بدون پشتوانه و جوهرهای که آن را تغذیه کند، نمیتوانست وجود داشته باشد. در واقع این موضوع مانند پول است که شما بدون پشتوانه نمیتوانید دست مردم بدهید و پشتوانه و قدرت اقتصادی آن است که تغدیهاش میکند. تمدن بدون پشتوانة معرفتی علوم انسانی امکان ندارد و این از مسلمات است. ما هرچه علوم انسانی را تغذیه کنیم و در رشد آن بکوشیم، در حقیقت در شعبههای مختلف آن زمینه و تقریب را به سمت تمدن اسلامی بیشتر کردهایم.

 

علوم انسانی در ایجاد و تداوم تمدن درخشان اسلامی که در قرون سه و چهار وجود داشت، چه نقشی داشته است؟

ما دو دسته علوم و حتی به اعتباری دیگر سه دسته علوم داریم: یک دسته علوم تأسیسی که بعد از ظهور اسلام تولید شد مثل علوم شرعی، بیانی و علومی که از مقتضا و مناسبات حکومت اسلامی و ظهور دین مبین اسلام پیدا شد که این علوم بنیاد خود مسلمانهاست؛ دسته دوم، علوم کاربردی است که ما اخذ کردهایم و قابل تغییر نبود. مثل ریاضیات که نمیشود در قواعد آن تغییر داد. عدد همه جا ثابت است و چیزی هم نیست که ما تغییر دهیم. علوم کاربردی، علومی اخذی است. مثل ریاضی و پزشکی. البته ریاضیات و پزشکی را بومی کردیم؛ دسته سوم علومی بود که اخذ کردیم ولی به نسبت شأن اسلامی و فرهنگ دینی خودمان آن را تغییر دادیم و به نوعی، تملک کردیم. این دسته را علوم تملکی میگویند که سابقة اسلامی آن مشخصتر است. مثل فلسفه اسلامی.

درحقیقت در این سه دسته علوم چه اخذی چه تأسیسی و چه تملیکی، جوهر اساسی، علوم انسانی است. یعنی شما فلاسفه و متفکران بزرگ را ببینید، چه آنهایی که در علوم تأسیسی کار کردند، مثل سیبویه و خلیلبناحمد، و همه از بزرگان و صاحبان نظریه بودند و نظریهپردازی علوم انسانی را تأسیس نمودند و چه بعضی دیگر که سردمداران علوم تملیکی هستند مثل فارابی، ابنسینا، کندی و ابنرشد، همه از کسانی هستند که خود یک پشتوانة علوم انسانی با فرهنگ اسلامی را برای آن علومی که بهعنوان علوم فلسفی مطرح است، پیریزی کردهاند.

 

تعریف شما از اخلاق علمی چیست؟

اخلاق در علم به این معناست که ما وقتی به یک تخصصی مانند، پزشکی، مهندسی یا فلسفه و غیره رسیدیم، باید احساس کنیم که بر ما چیزی حاضر و ناظر است و از این حرفه سوءاستفاده نکنیم و حرفه را در اختیار مسلمانان قرار دهیم، مستمندان را اولویت دهیم. رعایت حال کنیم و در حقیقت سوءاستفاده ننماییم و به نوعی گرانفروش و کمفروش نباشیم و فخر نفروشیم، وقتی ما از این امکانات استفاده کردیم، این امکانات به ما اجازه میدهد در همان جایی که استفاده کردیم، استفاده برسانیم. درست است علوم صبغة انسانی و جهانی دارد، ولی با وجود این اگر از یک محیطی استفاده کردیم و به تخصصی رسیدیم، بهتر است آن تخصص را در همان محیطی که نیازمند آن است، آغاز کنیم و اولویت دهیم. به این امر اخلاق در علم میگویند و رعایت اخلاق اسلامی، یعنی در حقیقت یک پشتوانه علوم انسانی مراقب آدم میشود که جوهرة علوم انسانی است.

 

یکی از مشکلات تمدن غرب و علم جدید این است که جای اخلاق در علوم خالی است. علوم انسانی چطور میتواند در تقویت اخلاق مؤثر باشد؟

آنها هم اخلاق علمی دارند. ولی فرقش این است که اخلاق را به معنای مجرد از دین مطرح میکنند، ولی ما اخلاق را مرتبط با دین و معنویت میدانیم و این مسئله کمک میکند که یک دانشمند بداند غیر از اینکه این علمش را در اختیار بشریت قرار میدهد و یک خدمت انسانی است، یک پاداش و اجر معنوی هم دارد. مثل اطبای مسلمان که نظرشان این است که در سوگندنامههایشان نوشتهاند که ما باید از بیمار مستمند پول نگیریم، اولویت را به کسانی بدهیم که نیاز بیشتری دارند و داروهایی که هنوز برای ما ثابت نشده، تجویز نکنیم. این اخلاق علمی است. یعنی شما باید متوجه تأثیر آن دارو باشید و بدانید که این، چه اثری ممکن است روی مورد آزمایش شما در جامعه داشته باشد، که این امر همان رعایت اخلاق است و یک کار انسانی است. علاوه بر این ما میدانیم که رعایت این حد، پاداش معنوی هم دارد. ما اخلاق در علممان محکمتر است. چون ارتباط و جنبة معنوی و الهی میدهیم و دانشمندان مسلمان هم بر علم و هم پاداش اخروی نگاهی انسانی دارند.

 

آقای دکتر وضعیت آموزش و پژوهش در رشتة شما چگونه است؟

مجموعاً نمیتوانم بگویم که خیلی مطلوب است ولی به نسبت در حال رشد میباشد. الان ما در حوزة تاریخ اسلام، تاریخ ایران باستان، تاریخ اروپا، تاریخ تشیع، تاریخ اهل بیت، تمدن، شیعهشناسی و اسلامشناسی کارهای خوبی کردهایم که هم شعب رشتهها خیلی خوب پیشرفت کرده و هم رشتههای جدید تأسیس شدهاند. بهدنبال تأسیس دانشکدة علوم تاریخی هستیم و این نشان میدهد که رشد خوبی وجود دارد. استادان خوب هستند و تجربههای خوبی دارند. مثلاً به گرایشهای متنوعی که در دانشگاههای کشور هست، خصوصاً در حوزههای علمی، خیلی علاقهمند و خوشبین هستیم. اما باز هم فاصله زیاد است. چون خیلی کار باید انجام دهیم. چون برای تمدن اسلامی جدید خیز برداشتیم و آن همه ثمرة هزاران دانشمند و نابغه و متفکر را نمیتوان با سی سال تجربه کرد. هرچند طلیعهاش پدیدار شده است. بنابراین، باید شب و روز کار کنیم. این است که من در تاریخ خیلی خوشبین هستم که الان زمینه ورود را ما آماده کردیم. تخصصهای مناسب، همشأن و متناسب را فراهم نمودهایم اگر زمان اجازه دهد.

 

به جشنوارة فارابی اشاره کردهاید. به نظر شما این جشنواره چه کمکی به ارتقای وضعیت علوم انسانی میکند؟

من همیشه از برادران محترم وزارت علوم که این جشنواره را پیریزی کردند، سپاسگزارم و همیشه هم گفتهام که سه کار کردهاند که اینها به اسمشان ثبت شد و قابل تقدیر است. یکی از آنها همین جشنوارة فارابی است. به موازات جشنوارة خوارزمی که برای علوم مختلف بود، این جشنواره ویژه جهت علوم انسانی شد که بتوانیم تحقیقات این حوزه را تکان دهیم و این خیلی قابل تقدیر است. در بخشهای مختلف فعالیتهای خوبی را پیریزی کردند و تمام این کارها اساسی است. مخصوصاً جشنواره فارابی در حد جهانی نشان میدهد که جایی برای ارزیابی درست از تحقیقات علوم انسانی میتوانیم داشته باشیم. از این نظر هم میتوانیم جوانان و دانشمندان و محققان را تشویق کنیم و هم الگویی برای آینده کارهای تحقیقاتی ارائه نماییم. بنابراین، جشنواره فارابی را یک حرکت فرخنده برای ارتقای علوم انسانی میشناسیم.

 

با توجه به سابقة حضرتعالی در برگزاری جشنوارة خوارزمی، برای بهبود برگزاری جشنواره بینالمللی فارابی چه پیشنهادی دارید؟

امسال خیلی بهتر پیش میرویم. سال اول یعنی سال گذشته توفیقآمیز بود. امسال آییننامة وزارت علوم، فعالیت شورای علمی و دقت زیاد در انتخاب پروژهها، نشان میدهد که ما به سمت کیفی شدن میرویم و نیروهایی هم که بهعنوان داور و اعضای گروهها و شورای علمی انتخاب کردیم و افرادی که انتخاب میشوند و آنهایی که امسال انتخاب خواهند شد، همه نشان از دقت و توجه خاصی به علوم انسانی دارد و معیاری است که نشان میدهد علوم انسانی در چه سطحی است. هم فاصلهای را نشان میدهیم که آنهایی که عقب هستند، خود را برسانند و هم نشان میدهیم که جایگاه علوم انسانی در میان سایر علوم کجاست که اگر این جایگاه عقبماندگی دارد، باید خود را به سرعت برسانیم. این جشنواره از چند جهت و چند منظور کمک میکند و امسال کیفیتر میشود.

 

 آیا این جشنواره میتواند در جهت حرکتدهی علوم انسانی به سمت مطلوب مؤثر باشد؟

قطعاً نباید انتظار داشته باشیم همة بار این کار به عهدة این جشنواره باشد. این جشنواره بار مهمی را برمیدارد. چون بینالمللی است و در سطح کشور قابل توجه است. ولی کارهای دیگری هم باید انجام شود و در آینده هم باید فعالیتهای بیشتری صورت گیرد. امکانات مناسب باید در اختیار محققان علوم انسانی قرار گیرد و دورنمایی در این زمنیه تعریف شود و به آن سمت برویم و این جشنواره هم در رسیدن به آن هدف نقشی اساسی دارد.

تبلیغات