آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

گستردگی دامنه بررسی اسطوره‌ها و مضامین در نقد، تحلیل‌گران متون ادبی را در برابر تلی از واژگان همسان قرار داده که گاهی تشخیص آنها از یکدیگر دشوار است، چرا که در متون فراوان، منتقدان، اسطوره، مضمون، نماد و بن‌مایه را در یک چارچوب قرار می‌دهند و آنچه را برای یکی مضمون محسوب می‌شود، برای دیگری اسطوره به حساب می‌آید، در صورتی که تفاوت بسیاری میان این واژه‌هاست. درباره این تفاوت نیز بین منتقدان اتفاق نظر وجود ندارد، همچنان‌که گاهی مرز بین اسطوره‌های باستانی و اسطوره‌های تاریخی و ادبی مشخص نیست. ولی چگونه یک چهره تاریخی به یک اسطوره تبدیل می‌شود؟ چه زمانی یک اسطوره در متن ادبی ظاهر می‌شود؟ آیا درنقد اسطوره‌ای، ریشه‌یابی اساطیر و در مقایسه بین آنها روش در زمانی راه گشاست یا بررسی هم زمانی؟ در این مقاله سعی بر این است که بارجوع به دیدگاه نظریه‌پردازان نقد اسطوره‌ای، پاسخی برای این پرسش‌ها ارائه شود

تبلیغات